خوانندگان گرامی،
همان طور که در شماره های قبل به آگاهی رسید این صفحه را اختصاص داده ایم به برخورد دیدگاه های دو برادر خیالی با نام های هابیل و قابیل. این دو برادر از نظر سنی با یکدیگر دو سال اختلاف دارند و با وجود آن که در یک خانواده و یک نوع شرایط بزرگ شده اند، نقطه نظرهای متفاوت و حتی مخالف یکدیگر دارند. از آنها خواسته ایم تا در هر شماره بحثی را مطرح کنند و نقطه نظرهای خود را بگویند. ما بدون هیچ قضاوتی این دیدگاه ها را ارائه می کنیم و قضاوت را بر عهده شما می گذاریم. اگر خوانندگان گرامی نظری به طرفداری یا مخالفت با هر یک دارند می توانند این نظر خود را، از طریق فرستادن ایمیل به آدرس پیک، با ما در میان بگذارند. گفتار این بار هم در رابطه با «مطبوعات و آزادی» است
هابیل: چند روز پیش فیلم آفیشال سیکرتز رو دیدم که یه سری خاطرات بد رو برام زنده کرد. فیلم در مورد وقایع قبل از شروع جنگ عراقه و تو انگلیس اتفاق می افته. دختری که در یکی از ادارات جاسوسی انگلیس کار می کنه و کارش شنود و وارسی مدارکه به نامه ای بر می خوره از سازمان سیا به تونی بلر نخست وزیر وقت، که کلک و توطئه شروع جنگ رو بر ملا می کنه. قهرمان فیلم بعد از کلنجار زیاد کپی نامه رو به روزنامه آبزرور می رسونه که چاپ بشه و بقیه قضایا. یادم اومد که اون روزها تقریبا همه مطبوعات آمریکا و انگلیس از شروع جنگ حمایت می کردن درحالی که میلیون ها نفر هر روز توی این کشور و بقیه کشورها بر علیه جنگ تظاهرات می کردن. یادم اومد که اون روزها چقدر از دست مطبوعات عصبانی بودیم و اونا رو مزدور دولت می دونستیم. پس چی شد که حالا مطبوعات تقریبا به طور کل – البته به جز فاکس نیوز که بلندگوی «دربار» شده – در مقابل ترامپ و کارهای عجیب غریبش وایستادن و اونا رو افشا می کنن. چی شده؟ اینا همون مطبوعات هستن؟
قابیل: ای بابا! تو هم چه چیزایی یادت می آد. این قدر اتفاقای عجیب و غریب افتاده که من اصلا یادم رفته بود که جنگ عراق چه جوری شروع شد. انگار پنجاه سال پیش بود. آره یادمه که چطور نیویورک تایمز شده بود پرچمدار تئوری سلاح های کشتار جمعی توی عراق. واشنگتن پست و بقیه هم شده بودن بلندگوی دولت. توی کنگره هم کمتر کسی با جنگ مخالفت کرد. من فکر می کنم اون موقع مردم و مطبوعات همه هنوز توی شوک یازده سپتامبر بودن و جرج بوش هم روی این حساب که صدام و القاعده یکی هستن جواز حمله رو گرفت. یعنی اون موقع همه از جمله مطبوعات جوگیر شده بودن و به طبل جنگ می کوبیدن.
هابیل: آخه نمی شه گفت همه جو گیر شده بودن. پس این همه مردم که تظاهرات می کردن، افشاگری می کردن که صدام ربطی به القاعده نداره، و فریاد می زدن صدام سلاح های کشتار جمعی نداره چی شد؟ میلیونها نفر تو تظاهرات شرکت می کردن که جنگ نشه. خب آره یه عده هم دنبال انتقام بودن ولی نقش مطبوعات که دنباله روی از احساسات مردم نیست. اون ها باید ستون چهارم حکومت باشن. یعنی مواظب و ناظر ستون های اجرایی، قضایی و کنگره. اونا چشم و گوش مردمند نه دنباله روی دولت یا ملت. من خوب یادمه که چقدر ما که مخالف جنگ بودیم به واشنگتن پست و نیویورک تایمز حمله می کردیم. می گفتیم اونا دربست در اختیار نئوکان ها و ماشین نظامی و نفتی هستن و دارن جنگ رو توجیه می کنن. نمی شه فراموش کرد که چطور اونا از جنایت کارای جنگی مثل دیک چینی و رامزفلد دفاع می کردن. چرندیاتی که اونا می گفتن کمتر از چرندیاتی نیس که ترامپ میگه. چطوره که الآن به صورت دشمن ترامپ دراومدن؟ یعنی یادشون اومده که باید نقش چشم و گوش مردم رو بازی کنن؟
قابیل: من فکر می کنم اوضاع فعلی و نقشی که مطبوعات در مقابل ترامپ گرفتن یه استثناست نه قاعده. به نظر میآد که از اول ترامپ با اونا در افتاد. بهشون گفت دشمن مردم. بعضی از خبرنگارها رو از کنفرانس مطبوعاتی بیرون کرد. اونها هم در مقابل خط کشی کردن. یادت نره که همه این بنگاه های خبری مال کمپانی های بزرگ مالی اند. واسه اونا پول و تعداد خواننده و فروش مطرحه. الآن دشمنی با ترامپ فروش داره. مگه یادت نیست وقتی ترامپ به نیویورک تایمز حمله کرده یهو تعداد آبونه اش چند برابر شد. واسه همین خودت رو بیخود گول نزن که مطبوعات ستون چهارم مملکته و ناظر اعمال و رفتار و این چرت و پرتها. اونا نون رو به نرخ روز می خورن. اون موقع جنگ عراق هم حتما همین طوری بوده. او طرف می چربیده. فاکس نیوزهم همینه. سی چهل درصد مردم همه خبرهاشون رو از فاکس می گیرن و بهش تبلیغ میدن. اینا لازم و ملزوم همن.
هابیل: حرفت تا یه حدی درسته. این که این بنگاه های خبری مال کمپانی های بزرگ مالی اند و شرکت های سهامی هستن که دنبال سودند رو من هم می فهم. می دونم که در نهایت باید سودآور باشن، اگه نه باید درشونو تخته کنن. خیلی از روزنامه ها که توی ده بیست سال گذشته از بین رفتن به وسیله کمپانی های دیگه بالا کشیده شدن. ولی بنگاه مطبوعاتی با کارخونه شکلات سازی باید فرق کنه. رسالت بنگاه مطبوعاتی آگاه کردن مردمه ولی شرکت شکلات سازی باید شکلات های خوشمزه درست کنه تا فروش بیشتر بکنه و سود بیشتری عاید صاحباش بکنه.
قابیل: دقیقا حرف منم همینه. اگه مردم روزنامه نخرن، شرکت ضرر می ده و باید درشو ببندن. رسالت بنگاه مطبوعاتی این میشه که کاری کنه مردم روزنامه بخرن. واسه همین خبرسازی می کنه. خبر باید بحث انگیز و «کانتروورشال» باشه. الآن بند کردن به ترامپ فروش داره. واسه فاکس نیوز هم طرفداری از ترامپ فروش داره. اگه خبری نباشه کسی روزنامه نمی خره. زمان اوباما خبرهای بحث انگیز زیاد نبود. مردم روزنامه نمی خوندن. اخبار زیاد تماشاچی نداشت. قسمت های خبری تلویزیون ها ضرر می دادن. از جاهای دیگه باید ضررشون رو جبران می کردن. روزنامه ها چپ و راست ورشکست می شدن. مجله های گردن کلفت مثل نیوزویک از بین رفتن. ترامپ بدون این که خودش بخواد مطبوعات رو نجات داد. کمدین ها رو نجات داد. شوهای آخر شب رو نجات داد. من فکر می کنم واسه حق شناسی و ادامه سودآوری هم شده به نفع اوناس که ترامپ دوباره انتخاب بشه!!
هابیل: مسئله به این سادگی نیس. از یه طرف ترامپ واقعا باعقل سلیم تضاد داره. دائم دروغ میگه. حرف زدنش، رفتارش، سیاست هاش همه بحث انگیزه و قابل دفاع نیست. از یه طرف روپرت مرداک و راجرایل صاحب و مدیر فاکس نیوز هدفمند کار کردن و یکی از مهمترین دلایل روی کار اومدن و قدرت گرفتن ترامپ اونان هستن. ترامپ مجری سیاست های راست افراطی اوناس. مسئله سود مالی و این ها مطرح نیس. اونا این قدر توی این کشور و دنیا قدرت دارن که دولت تعیین می کنن و توی دهن دولت می زنن! از طرف دیگه نمی شه نقش خبرنگارها و ادیتورهای سالم و حرفه ای رو دست کم گرفت. اونا واقعا به رسالت خودشون معتقدن و خیلی وقت ها با مدیرهای طرفدار این سیاست مدار و اون سیاست مدار درگیر می شن. جریانات زیادی علیرغم نظر مدیرا نوشته شده و بلبشو به پا کرده. ولی خب اینهام راحت نیستن و معمولا مدیران جلوشون واستادن. یه وقت هایی هم وجدان حرفه ای مدیرا بالاخره بیدار شده و مطلب بیرون زده، مث واترگیت و کاغذهای پنتاگون. خیلی وقت ها ترس از پیگیری قانونی کسانی که مورد افشاگری بودن اون ها رو به عقب نشینی واداشته. اما در خیلی از موارد وابستگی مدیرها به سهام دارها یا سیاست مدارها جلوی کار حرفه ای رو گرفته. به نظر من اینها همه در بطن دمکراسی می گنجه و قابل قبوله چون آلترناتیو بعدی اینه که مطبوعات دولتی بشن. یعنی یا پراودا بشن، یا کیهان و اطلاعات.
قابیل: پس به نظر تو چاره ای نیس و موتور پیش برنده این بنگاه ها صاحب های اونان که دنبال سودن. یعنی اگه ترامپ انتخاب نشد موضوعیت خودشون رو از دس میدن. اگه مطلب بحث انگیز و آدمهای بحث انگیز نباشن، مردم حمایت نمی کنن و اون ها هم درشو می بندن.
هابیل: ممکنه، ولی یادت باشه که دیگه خبر و اطلاع رسانی در انحصار چهارتا بنگاه خبری و سه تا شبکه تلویزیونی نیس. در تاریخ هیچ وقت شبکه ای مثل اینترنت نبوده. الآن هرکس میتونه بنگاه خبری خودش باشه. خیلی از این سایت ها هم هستن که دارن خیلی درست کار می کنن. آدمهای حرفه ای اون ها رو می چرخوننن. البته یک بلبشویی هم از دروغ پراکنی هست که ممکنه مردم رو به انحراف بکشه. ولی هرکس با درک و فهم و شعور خودش می تونه واقعیتها رو دنبال کنه و گرفتار «فالس نیوز» نشه. بنابراین ستون چهارم چه دولت بخواد چه نخواد وجود داره. اگه نیویورک تایمز و واشنگتن پست و امثالهم به رسالت درستگویی ادامه بدهند مردم اونها رو میخونن و اگر نه اونها هم برن، قول می دم آب از آب تکون نخوره.