هزار و یک چشممقالات

هزار و یک چشم

داستان کوتاه: هزار‭ ‬و‭ ‬یک‭ ‬چشم حسین‭ ‬آبکنار خیلی عجیب است یک نفر را فقط به خاطر اضافه کردن یک…

مارتامقالات

مارتا

داستان‭ ‬کوتاه مارتا علی‭ ‬صدر از‭ ‬انعکاس‭ ‬نورهای‭ ‬قرمز‭ ‬و‭ ‬آبی‭ ‬روی‭ ‬دیوارها‭ ‬و‭ ‬سقف‭ ‬بیدار‭ ‬شدم‭. ‬صدای‭ ‬باران‭ ‬می‌آمد‭.…

جوی عمرمقالات

جوی عمر

جوی‭ ‬عمر (‬داستان‭ ‬کوتاه) روح‭ ‬انگیز‭ ‬ثبوتی برای‭ ‬رسیدن‭ ‬به‭ ‬دشت،‭ ‬مسافتی‭ ‬را‭ ‬باید‭ ‬پیاده‭ ‬می رفت‭. ‬دور‭ ‬و‭ ‬برش‭ ‬را‭…

ادوارد‭ ‬سینمامقالات

ادوارد‭ ‬سینما

از نوشین‭ ‬خورسندیان ـــــــــــــ هر‭ ‬دو‭ ‬کنار‭ ‬هم‭ ‬روی‭ ‬صندلی‭ ‬نشسته‭ ‬ایم‭. ‬گرمای‭ ‬تنش‭ ‬از‭ ‬درز‭ ‬آستین‭ ‬می‭ ‬گذرد‭ ‬و‭…