خوانندگان گرامی،
همان طور که در شماره های قبل به آگاهی رسید این صفحه را اختصاص داده ایم به برخورد دیدگاه های دو برادر خیالی با نام های هابیل و قابیل. این دو برادر از نظر سنی با یکدیگر دو سال اختلاف دارند و با وجود آن که در یک خانواده و یک نوع شرایط بزرگ شده اند، نقطه نظرهای متفاوت و حتی مخالف یکدیگر دارند. از آنها خواسته ایم تا در هر شماره بحثی را مطرح کنند و نقطه نظرهای خود را بگویند. ما بدون هیچ قضاوتی این دیدگاه ها را ارائه می کنیم و قضاوت را بر عهده شما می گذاریم. اگر خوانندگان گرامی نظری به طرفداری یا مخالفت با هر یک دارند می توانند این نظر خود را، از طریق فرستادن ایمیل به آدرس پیک، با ما در میان بگذارند. گفتار این بار هم در رابطه با «حدود سفیدی ایرانیان» است.
هابیل: از دیدنت خیلی خوشحالم! عجب اوضاع و احوالی شده! هیچ کس فکر نمی کرد یه همچی روزی رو ببینه. این ویروس لعنتی همه دنیا رو به هم ریخت. توی خونه پوسیدم. البته از یه جنبه هایی هم چیزای مثبتی ازش بیرون اومد که خود من هنوز نتونستم برای خودم حلاجیش کنم. خیلی دلم برات تنگ شده بود؛ گفتم بیای بریم یه قدمی بزنیم.
قابیل: منم همین طور. من که تا همین چند وقت پیش هنوز سر کار می رفتم ولی بالاخره از بالا دستور اومد که همه از خونه کار کنن. به هرحال هفته ای یکی دوبار یه سری به شرکت می زنم.. دو سه بار خواستم بیام ببینمتون که خودت گفتی نیام چون خیلی ریسکش بالا س. شنیدم این روزا سوای کارت داری با سرشماری هم کار می کنی. بابا تو عجب حالی داری! توی این اوضاع و احوال کی به فکر آمارگیریه؟ خب حالا دیگه ماسکت رو بردار. اینجا که توی پارک غیر من و تو کسی نیس.
هابیل: نه ماسک سر جاش می مونه. این ماسک واسه حفاظت توهِه ولی حالا که ماسک نمی زنی لطف کن فاصله تو حفظ کن. آره، عصرا و شبا واسه سازمان سرشماری کار می کنم. البته داوطلبانه. به مردم ایمیل می زنم یا پیغام می فرستم که مطمئن بشم ایرانی ها توی سرشماری شرکت می کنن. خیلی ها متاسفانه فکر می کنن دیگه با این پَندمیک خبری از آمارگیری نیس. خوشبختانه مهلتش رو تا آگوست تمدید کردن. خیلی اهمیت داره که همه ایرانی ها شرکت کنن؛ بلکه یه سرشماری نسبتا دقیق تری به دست بیاد. می دونی که آمارگیری ها هر ده سال باید انجام بشه. از یه طرف مهمه که همه شرکت کنن چون به دولت فدرال کمک می کنه تا بتونه بودجه درستی بر اساس آمار درست اختصاص بده. از طرف دیگه، واسه ما ایرانی ها هم مشخص بشه چند نفر هستیم. وقتی تعداد واقعی روشن بشه آدم می تونه صدا داشته باشه و حقش ضایع نشه. تو فرم خودت رو پر کردی؟
قابیل: نه راستش! حالشو نداشتم. همین روزا می کنم، چون می دونم اگه نکنم میآن در خونه ام. دفعه پیش هم اومدن در خونه مون. بعدش هم چه فایده داره که بنویسم ایرانی؟ دفعه پیش منو مجبور کردی بنویسم ایرانی–آمریکایی، چه فایده داشت؟ این دفعه هم من فرم رو دیدم. هیچ جا نمی گه «ایرانی». من که می نویسم سفید. چون هیچ کدوم از باکس های دیگه به ما نمی خوره. از اون گذشته من نمی فهمم تو چه اصراری داری که ثابت کنی ایرانی ها سفید نیستن! ما به خدا از خیلی از اینایی که اینجا هستن سفیدتریم. باورکن این بار هم اکثر مردم می نویسن سفید. چون اولا اکثر ایرانیا خودشون رو آریایی و سفید پوست می دونن. دوم این که توی این اوضاع و احوال مگه عقلم پاره سنگ می زنه بنویسم ایرانی؟ ما همه ش سعی می کنیم قاطی بشیم، تو هی می گی ایرانی بمونیم. تو خودت حتما می دونی که خیلی ها نمی نویسن ایرانی چون می دونن اگه دری به تخته بخوره و جنگی بین ایران و آمریکا در بگیره اول کاری که می کنن اینه که ایرانی ها رو جمع کنن توی کمپ که زیر نظر بگیرنشون. مگه این کار رو با ژاپنی ها نکردن؟ حالا ژاپنی ها نمی تونستن بِلِند بشن، ما که می تونیم.
هابیل: خوب شد گفتی. آره اولاً حتما فُرمِت رو پر کن و بفرست. خیلی راحت بود، ده دقیقه هم طول نکشید. اگه پرنکنی یه کرونایی می فرستیم درخونه ت!! دوماً، توی فرم هم اون جوری که گفتی جایی واسه «ایرانی» در نظر گرفته نشده و باید دستی نوشت. چون ما جزو هیچ کدوم از اون نژادهایی که نوشته شده نیستیم، من روی اون باکس که نوشته «دیگران» یا «Others» علامت زدم و نوشتم «ایرانی». اما در مورد سفید بودن ایرانی ها، خیلی از ایرانی ها جداً به اشتباه فکر می کنن سفیدن. البته این رو هم بگم که دولت فدرال هم ایرانی ها رو سفید می دونه؛ ولی فکر می کنی اگه توی همین شهر خودمون یا توی کل کشور یه همه پرسی بکنن که آیا ایرانی ها سفیدن یا نه، جوابش چی درمی آد؟ تا حالا چند دفعه توی فرودگاه به خود تو گیر دادن؟ مگه خودت پارسال نمی گفتی دلیل این که نذاشتن رئیس بخش بشی ایرانی بودنت بود؟ تو هم می دونی که توی این مملکت فقط نژادهای اروپایی رو سفید می دونن. اون جریان آریایی بودن همه پرت و پلاس. اینا رو زمان رضاشاه درآوردن که یه غرور الکی تو مردم به وجود بیارن و خودشون رو از همسایه ها جدا کنن. اون بنده خدا خودشم فکر می کرد پسر خاله هیتلره. اصلا این بحث ها غلطه.
قابیل: یعنی چی غلطه؟ از نظر تاریخی مگه آریایی ها به ایران نیومدن؟ اصلا مگه اسم ایران به معنی «سرزمین آریایی ها» نیست؟ خوب حالا شاید اون مامور فرودگاه یا رئیس من تاریخ ندونه، ما که می دونیم! باید بهشون آموزش بدیم. با لاپوشانی کردن که چیزی درست نمی شه. من سر کار یا توی مدرسه بچه هام همیشه این بحث رو پیش می کشم که ما آریایی هستیم و با این عرب پرست هایی که توی ایران سر کار هستن فرق داریم. همه شون قانع می شن. توی این مملکت این حق رو داریم که از واقعیت دفاع کنیم و آگاهی بدیم. مگه نه؟
هابیل: ببین عزیزم، اولاً هیچ نژادی از نژادهای دیگه بهتر یا بدتر نیست. یعنی امیدوارم این حرف هایی که می زنی از روی نژادپرستی نباشه که مثلا آریایی ها بهترن از بقیه و این جور اراجیف. ثانیاً، ازت خواهش می کنم یه کتاب به اسم «حدود سفیدی» که نویسنده اش هم یه استاد جوون ایرونیه رو بخون. مطالب فوق العاده جالبی داره و پر از مصاحبه و بررسی های علمیه که خیلی مطالب رو روشن می کنه. حالا بذار از آریایی ها برات بگم. البته قصد من به هیچ وجه بالا بردن و یا توی سرزدن هیچ نژاد و گروهی نیست. فقط از جنبه تاریخی می خوام برات چند تا سئوال مطرح کنم که خودت بررسی و تحقیق کنی.
اقوام آریایی، که شکارچی و گردآورنده بودند، حدود سه هزار سال پیش به فلات ایران اومدن. اولین سئوال اینه: آیا فلات ایران خالی بود یا قبلا کسانی اونجا زندگی می کردن؟معلومه که اقوام دیگه در فلات ایران زندگی می کردن! شهرنشین هم شده بودن؛ یعنی پیشرفته تر بودن. تمدن ها و شهرهای بزرگی در شرق ایران، مثل شهر سوخته در نزدیکی زابل و جاهای دیگه در ایلام و ناحیه های مختلف اون روز ایران وجود داشت.
سئوال بعد اینه: ایران چند بار مورد هجوم اقوام و نژادهای مختلف قرار گرفته. فکر می کنی این نژادها و ملت ها بعد از این که دولت های ایرانی را شکست دادند کجا رفتن؟ آیا برگشتن به ولایت خودشون و «آریایی»ها رو به حال خودشون رها کردن؟ چه بر سر سلوکی ها اومد؟ چه بر سر اعراب اومد؟ چه بر سر مغول ها اومد؟ چه بر سر اقوام ترک آسیای مرکزی، که هشتصد سال در ایران حکومت می کردن، اومد؟ آیا اینها همه برگشتن خونه هاشون یا موندن در ایران و قاطی مردم دیگه شدن؟
قابیل: من نمی دونم. تاریخی رو که ما توی مدرسه می خوندیم این بود که آریایی ها از شمال دریای کاسپین به ایران اومدن، بعد هم مادها و هخامنشیان امپراطوری راه انداختن و ایران هم یعنی سرزمین آریایی ها. بعد هم با همه حمله ها و هجوم هایی هم که به ایران شده هنوز تونسته هویت ایرانی خودش رو نگه داره و زبان و فرهنگ خودش رو حفظ کنه. هنوزم ایران با همه کشورهای دور و برش فرق داره. تا اونجایی هم که من یادمه، درسته که خیلی ها به ایران هجوم آوردن و اون رو اشغال کردن ولی فرهنگ و زبان ایرانی رو یاد گرفتن و موندن.
هابیل: قربون دهنت. موندن. یعنی این نژاد اون قدر قاطی شده که از همه چی توش هست. خوبیش هم در واقع به همینه. بذار نقشه ای رو که چند وقت پیش توی اینترنت دیدم بهت نشون بدم. ببین چقدر رنگارنگه. ببین چه قدر نژادهای مختلف توش هست. چرا باید آدم به این دام بیافته که مثلا آریایی از قوم های دیگه سره؟ هر جای ایران می ری رنگ خودش رو داره، آداب خودش رو داره، حتی زبون خودش رو داره و شاید هم دین خودش رو. آیا باز هم فکر می کنی ما سفیدیم و آریایی خالص؟
قابیل: نکته جالبیه! ولی از بحث مون دور افتادیم. برگردیم سر آمارگیری. خوب اگه به فرض همه بنویسن «ایرانی» این خیلی کار رو واسه دولت آسون می کنه که اگه بخوان بیان جمعمون کنن . مردم اطمینان نمی کنن! واسه همین نمی نویسن «ایرانی». می دونم که می گی طبق قانون نمی تونن به این اطلاعات دسترسی پیدا کنن. یعنی مثلاً اداره سرشماری اطلاعات مردم را به اداره مهاجرت نمی ده یا اگه کسی واسه شغل حساس تقاضا می کنه نمی رن ته و توش رو در بیارن ببینن یارو نوشته ایرانی. با وجود این که قراره این اطلاعات هفتاد سال در دسترس دیگران نباشه ولی خب دولت ها عوض می شن و قانون ها هم عوض می شن. من واسه خودم نمی گم. مردم این جوری فکر می کنن و نمی تونن به دولت اعتماد کنن.
هابیل: خب خودت اشاره کردی که طبق قانون نمی تونن این کار رو بکنن. اگه کسی این کار رو بکنه جریمه نقدی و زندان داره. این که آیا تا حالا دولت یا کسی این کار رو کرده یا نه، نمی دونم! ولی بذار دو تا نکته رو بگم: اول این که این مملکت خوشبختانه قانون داره. همون طور که دیدی وقتی دولت ترامپ می خواست سئوال سیتیزن شیپ رو هم توی فرم ها بذاره سوپریم کورت نذاشت. بعد هم اون دوره که ژاپنی ها رو ریختن توی کمپ گذشت. یکی از دلایلی که می خواهیم تعداد ایرانی ها معلوم بشه همینه که وقتی ببینن یه میلیون یا دو میلیون ایرانی توی کشور هست به فکرشم نمی افتن که بخوان اونا رو جمع کنن. از طرفی با این تعداد، سیاستمدارها، کاندیداها و دولت ها چاره ای ندارن جز این که ما رو جدی بگیرن. همیشه گفتن که تعداد قدرت می آره.
توی این فرم ها می تونی جلوی هر باکسی رو که فکر می کنی در موردت درسته علامت بزنی یعنی سفید، آسیایی، سیاه و غیره بعد توی اون جایی که برای توضیح تعیین شده بنویسی «ایرانی». خیلی ها می نویسن «سفید» بعد می نویسن ایرانی. من فکر می کنم وقتی ما می نویسیم «سفید» خودمون رو از حقوق اقلیت بودن محروم می کنیم. می شیم سفید مث بقیه مردم.
به عنوان اقلیت، ما از حقوق خاصی برخوردار می شیم. چه واسه بچه هامون، چه واسه سهمیه دانشگاه و وام گرفتن و استخدام شدن. واسه همین من به همه می گم باکس «دیگران» یا «Others» رو علامت بزنن. ولی در نظر هم باید داشت که الآن نسل دوم و سوم مهاجر با مردم میزبان قاطی شدن و خیلی ها رو می بینیم که آسیایی–آمریکایی–ایرانی هستن یا آفریقایی–آمریکایی–ایرانی یا سفید آمریکایی–ایرانی. ولی به هرحال همین قدر هم که تعداد ایرانی ها مشخص بشه خیلی غنیمته. خب دیگه باید بریم. مواظب خودت باش.
قابیل: تو هم همینطور تا بعد.