هابیل و قابیل
خوانندگان گرامی،
همان طور که در شماره های قبل به آگاهی رسید این صفحه را اختصاص داده ایم به برخورد دیدگاه های دو برادر خیالی با نام های هابیل و قابیل. این دو برادر از نظر سنی با یکدیگر دو سال اختلاف دارند و با وجود آن که در یک خانواده و یک نوع شرایط بزرگ شده اند، نقطه نظرهای متفاوت و حتی مخالف یکدیگر دارند. از آنها خواسته ایم تا در هر شماره بحثی را مطرح کنند و نقطه نظرهای خود را بگویند. ما بدون هیچ قضاوتی این دیدگاه ها را ارائه می کنیم و قضاوت را بر عهده شما می گذاریم. اگر خوانندگان گرامی نظری به طرفداری یا مخالفت با هر یک دارند می توانند نظر خود را، از طریق فرستادن ایمیل به آدرس پیک، با ما در میان بگذارند. گفتار این بار هم در رابطه با «محیط زیست» است.
قابیل: خوشحالم از دیدنت. همه روبراهند؟
هابیل: آره، ما همه خوبیم. شماها چطورید؟ قیافه ت خیلی داغونه، نکنه کووید گرفتی؟
قابیل: نه کووید نگرفتم. یک هفته رفته بودم سن فرانسیسکو برای ماموریت. اونجا به این روز افتادم. پدرم دراومد. باید روزا می رفتم مرکز اداره. شب ها توی هتل بد نبود هر چند دائما آدم ترس داره که کرونایی بشه، ولی هوا افتضاح بود. اون قدر دود توی هوا بود که نمی شد نفس کشید. چند صد فوت جلوتر رو نمی شد دید. خورشید وسط آسمون مثل گلوله آتیش بود. تو می دونی که من آسم هم دارم، هر چند چندین سال بود سراغم نیومده بود ولی اونجا دوباره عود کرد. نفسم در نمی اومد. توی دفتر تهویه بود، هتل هم همینطور، ولی توی خیابون همچین به سرفه می افتادم که بابام جلوی چشمم می اومد. چشام شده بود مثه کاسه خون. یکی از همکارام که همونجا زندگی می کرد می گفت اکثر خونه های سن فرانسیسکو کولر ندارن. توی این گرمای وحشتناک می گفت مجبوریم پنجره ها رو هم ببندیم و عرق بریزیم. خلاصه خیلی بد گذشت.
هابیل: آره شنیدم. آتیش ها امسال وحشتناک تر از همیشه ان. بی سابقه ست، غرب آمریکا از بالا تا پایین داره می سوزه. سن دیگو هنوز خیلی بد نشده. یکی دو تا آتیش بود که به خیر گذشت. ولی هنوز وقت هست! همه دست و پا شون می لرزه که به اونجاها نکشه . خیلی وحشتناکه. همیشه اکتبر و نوامبر فصل آتیش بود ولی امسال از جولای شروع شد. هنوز هم تهش معلوم نیس. خیلی خونه و شهر نابود شده. تا حالا سی ـ چهل نفر هم از بین رفتن. بیچاره آتش نشان ها از رمق افتادن. پارسال می گفتیم مگه از ترامپ هم بدتر می شه؟ دیدیم آره می شه. ترامپ با کووید. گفتیم از این دیگه بدتر نمی شه. دیدیم شد، ترامپ با کووید با آتیش. می دونم از این بدتر هم می تونه بشه اونم دور دوم ترامپ به اضافه همه این مصبیت هاست!
قابیل: نمی خوام اصلا درباره سیاست حرف بزنم. ولی شماها همه چیز رو به سیاست ربط می دین. این که آتیش سوزی توی کالیفرنیا می شه مسئله تازه ای نیس. هر سال آتیش سوزی می شه. اصلا متخصص ها می گن اینا همه اش طبیعیه. اصلا تا آتیش سوزی نشه تخم گیاها باز نمی شه و درخت جدید در نمی آد. توی همه تاریخ چند صد ساله و حتی قبلش هم توی روایات سرخ پوستا همیشه از آتیش های سالیانه صحبت شده. خب قبول دارم الآن بیشتر شده و به خاطر این که چند ساله خشکسالیه درختا همه خشک شدن. از اون گذشته آفت هم زدن. یعنی عین هیزم خشک معطل جرقه ان. این همه اش طبیعیه. من فقط باید حواسم یه خورده جمع تر بود و توی این فصل به شمال نمی رفتم.
هابیل: نمی دونم شوخی می کنی یا خودتو به اون راه زدی؟ تو خودت ناسلامتی مهندسی و با علم و دانش سر و کار داری. یعنی تو نقش بشر رو توی این تغییرات نمی بینی؟ یعنی نمی بینی که توی قرن گذشته در اثر سوزوندن وحشتناک زغال سنگ و نفت و گازوییل گازهای گل خونه ای چقدر تو اتمسفر زیاد شده؟ یعنی می خوای انکار کنی که به خاطر ایناس که درجه حرارت کره زمین بالا رفته و باعث شده یخ قطب ها و یخچال ها آب بشن، مرجان های تو اقیانوس ها از بین برن، رژیم هوایی و اتمسفری به هم بخوره؟ یه جاهایی خشکسالی شده و یه جاهایی زیر سیل رفتن و جاهای دیگه رو توفان داغون کرده؟ یعنی فکر می کنی اینا همه طبیعیه و بشر توش نقشی نداره؟ شاید بیست سی سال پیش، یه عده ای هنوز شک داشتن ولی الآن دیگه مسئله نقش بشر توی گرمایش زمین رو همه دانشمندها قبول دارن. مگر سیاست زده ها و کسانی که از منافع شرکت های نفتی و زغال سنگ تبعیت می کنن.
قابیل: مسئله حمایت سیاسی نیس. مگه خود همین به قول تو دانشمندها تو کتاباشون ننوشتن که کره زمین مرتب توی چرخش های آب و هوایی می ره؟ مگه دوره های یخبندان و بین یخبندان نداشته؟ سیستم جوی هم مرتب داره تغییری می کنه. همیشه یه جاهایی سیل می آد و یه جاهایی خشک سالیه بعد عوض می شه. «هاری کین» و گرباد هم همیشه توی یه جاهایی اتفاق می افته. بعضی سال ها زیاد و بعضی سال ها کمتره. این عواملی هم که تو می گی مثل گازهای گلخونه ای و اکسید کربن و غیره رو من هم قبول دارم. این رو هم که باید کمتر بشه رو هم قبول دارم چون آلودگی هوا ایجاد می کنن و واسه سلامتی بَده. سیاست زدگی هم نیس. اونجاش که منطقی و علمی هست رو آدم قبول می کنه؛ اونجاش که احساساتی می شه و ترس توی جون مردم می اندازه و آخرالزمون رو پیش چشم مردم می آره قبول ندارم. من به یه صورت قبول دارم که تقصیر بشره که این بلاها به این صورت پیش می آن. می دونی به چه صورت؟ به این صورت که بشر اومده وسط جنگل ها شهرسازی کرده، خونه و ویلا ساخته. بعدهم این جنگل ها که باید طبق قوانین طبیعی هرچند سال آتیش بگیرن، خوب معلومه که اون خونه ها و شهرها رو نابود می کنه! یا اومدن توی مسیر «هاری کین» و رودخونه ها شهر و آبادی ساختن. هر چند سال یه بار هم نابود می شن. بعد دوباره می آن همون جا رو دوباره می سازن! اینا مال حماقت بشره! خرج این حماقت ها رو هم من و تو می دیم. این به سیاست و علم ربطی نداره!
هابیل: خیلی خب. خیلی مطلب ریختی بیرون. بذار یکی یکی جواب بدم. مسئله دوره های جوی و یخبندان رو مطرح کردی؛ درسته، اقلا توی یک دو میلیون سال گذشته دوره های ده یا بیست هزار ساله بوده که یخبندان می شده بعد هم دوره های بین یخچالی بوده. اینا هم در اثر تغییر زاویه محور کره زمین اتفاق می افته. ما الآن در دوره بین یخچالی هستیم که از حدود ده هزار سال پیش شروع شده. چون خودت مطرح کردی دارم جوابت رو می دم و خیلی های دیگه هم این رو مطرح می کنن. بر اساس برآورد دانشمندها اقلا توی هزار سال گذشته باید زمین کم کم سرد می شد. یعنی از دویست سال پیش که انقلاب صنعتی بود باید درجه حرارت زمین اقلا نیم درجه سانتی گراد می اومد پایین در حالی که یک درجه هم گرم تر شده. واسه من و تو یکی دو درجه سانتیگراد ممکنه چیزی نباشه ولی همین خودش باعث آب شدن یخچال ها و از بین رفتن محیط زیست خیلی گیاه ها و جونورها می شه. تنها عامل این گرم شدن هم گازهای گلخونه ای و آلودگی های بشر ساز بوده. بیست سال پیش دانشمندهای ناسا پیش بینی می کردن که اوضاع واسه نوه ها و نتیجه های ما خیلی بد می شه و ممکنه به یه نقطه بی برگشت برسیم. اشتباهی که اونا می کردن این بود که فکر می کردن که بشر بالاخره وقتی با خطر آشنا شد یه کار اساسی می کنه. اونا از نفوذ شرکت های نفتی و سیاستمدارای مزدور اونا خبر نداشتن. پیش بینی ای که اونا واسه پنجاه سال آینده می کردن الآن، یعنی بعد از بیست سال گریبون مون رو گرفته. در مورد نقش بشر به اون ترتیبی که تو گفتی یعنی خونه سازی وسط طبیعت و جاهایی که به طور مرتب در معرض خطره، باهات موافقم ولی اینا مشکل اصلی نیستن؛ مشکل اساسی بالا رفتن دمای زمینه، عامل اصلی اون هم سوخت های فسیلیه. مشکل اساسی، سیاستمدارهای در خدمت شرکت های نفتی ان که جلوی قوانین کنترل کربن از طریق توسعه انرژی های «تجدید پذیر» و طبیعی رو به هر بهانه ای می گیرن. مشکل کسانی هستن که از معاهده های کیوتو و پاریس می آن بیرون و به آلوده سازی شدت می دن.
قابیل: به فرض این که اینایی که تو می گی درس باشه یعنی عامل اصلی سوخت های فسیلی باشن. تو خودت بهتر می دونی که اینا عامل اصلی تولید انرژی واسه کارخونه ها، تولید برق، حمل و نقل و تقریبا همه چیز هستن. توقف اونا یعنی توقف همه چیز. یعنی خوابیدن اقتصاد! یعنی سقوط بازار! خودت هم می دونی که انرژی تجدید پذیر یا «ری نیو ابل»، یه درصد کوچکی رو می تونه جواب بده. یعنی اصلا عملی نیس. حالا هر چقدر هم می خوای مردم رو بترسون. از اون گذشته این قرار دادها و معاهده ها هم واسه در کوزه خوبن چون بزرگ ترین آلوده گرها مثل هند و چین اصلا گردن نمی ذارن. همه اش سر کاریه! من موافقم که انرژی های تجدید پذیر و طبیعی باید توسعه پیدا کنه و یه روز بالاخره جوابگوی نیاز بشر باشه ولی این مسئله به این زودی ها اتفاق نمی افته. از این ها گذشته من جدا فکر می کنم شماها دارین این قضیه رو بزرگ می کنین. یعنی شماهایین که سیاست زده شدین. در عین حال که مسئله رو مرتب بزرگ و بزرگ تر می کنین، راه حل هم ندارین. چون اگه خود دمکرات ها هم بیان و دولت رو دست شون بگیرن نمی تونن کارخونه ها رو ببندن و مردم رو مجبور کنن همه «تسلا» سوارشن. درسته یا نه؟
هابیل: البته که درست نیس. البته که من هم می دونم که این کار طول می کشه و باید تمام مسایل اقتصادی و جانبی اون رو هم در نظر گرفت. ولی باید اول وجود مسئله رو قبول کرد و بعد دنبال راه حل رفت. با نفی اون مسئله، مشکل از بین نمی ره. یعنی می شه همین که شده. به شدت بدتر هم خواهد شد تا به نقطه غیرقابل بازگشت برسه. در مورد قراردادها و موافقت نامه ها هم باید بگم که اینا قدمای اولن. تو می دونی که آمریکا با چهار درصد جمعیت دنیا بیشتر از پونزده درصد آلودگی رو ایجاد می کنه یعنی تو دنیا دومه بعد از چین یه میلیارد و نیمی! این توی سال های اخیر به این حد رسیده، اونم به خاطر ایالت های مترقی مثل کالیفرنیا که پیش قراول کاهش کربن و آلودگی هاست، و گرنه دولت مرکزی هنوز سرش توی «برفه». راه فراری نیس. باید فشار گذاشت روی دولت ها و آلودگی رو کم کرد باید جدا جلوی مصرف زغال سنگ و سوخت های سنگین رو گرفت. با قراردادهای بین الملی کشورهای آلوده گر دیگه مث چین و هند رو هم باید به محدودیت مجبور کرد. هم سرنوشت ما و هم آیندگان مون به این بستگی داره. این دیگه به سیاست ربط نداره. طبیعی ترین حق انسان، نفس کشیدن و زنده بودنه. آیا هوایی که داریم واسه بچه هامون می ذاریم همون هوای سن فرانسیسکویی است که تو دیدی؟ باید جنبید قبل از این که دیر بشه.