سردبیر: علی صدر
در زمانی که این خطوط را ملاحظه می فرمایید انتخابات تمام شده و شاید نتیجه آن هم اعلام شده باشد. پیش بینی نتایج انتخابات از عهده من خارج است ولی یک چیز برایم مسلم است و آن این است که جدا از این که برنده انتخابات چه کسی باشد، کالیفرنیا و غرب هنوز دارد می سوزد و توفان های شدید آتلانتیک، جنوب و شرق آمریکا را درهم می کوبند. برای ما که در کالیفرنیا زندگی می کنیم آتش های فصلی پدیده تازه ای نیستند. هر ساله در پاییز آتش سوزی هایی در جاهای مختلف اتفاق می افتد. همه ما از دور یا نزدیک شاهد تخریب و از بین رفتن مناطقی بوده ایم. تا همین چند سال پیش اکتبر ماه آتش سوزی بود. ولی امسال از ماه جولای آتش سوزی ها شروع شده اند و هر روز بیشتر گسترش می یابند.
به این آمار توجه کنید: در سال 1999 یک میلیون اِیکر (acre) در کالیفرنیا سوخت. در سال 2007 یک و نیم میلیون اِیکر، در 2018 دو میلیون اِیکر و امسال تا امروز بیش از چهار میلیون اِیکر در کالیفرنیا سوخته است. پیش بینی سال های آینده مشکل نیست ولی خیلی وحشتناک است. در پنج سال گذشته کالیفرنیا یکی از سخت ترین خشکسالی های خود را داشته است. هوا آن چنان خشک است که باران قبل از رسیدن به زمین تبخیر می شود. رعد و برق های خشک هم نشانگر این واقعیت است. بالاترین درجه حرارت ثبت شده جهان در ماه آگوست امسال در «دت ولی» به ثبت رسیده است. به خاطر گرمی فزاینده و خشکی، تبخیر افزایش یافته و در آن سر کشور توفان های وحشتناک شکل می گیرند. امسال، تا زمانی که این خطوط نگارش می شود بیست و سه توفان در آتلانتیک شکل گرفته که آثار تخریب آن را در ایالات جنوبی و شرقی آمریکا می بینیم. شاید اگر با کووید و جنجال انتخابات مواجه نبودیم توجه بیشتری به این امر می کردیم! اینها پدیده های تازه و مخصوص امسال نبوده اند. سال ها است این روند توسط دانشمندان پیش بینی شده است. دانشمندان ناسا در سال 2000 دقیقا این افزایش گرمای زمین و پدیده های ناشی از آن را پیش بینی کرده و هشدار داده بودند. امید این دانشمندان در این بوده که با این هشدارها دولت ها و بَشَر به طور کل، آگاه شده و جلوی این تخریب را بگیرند. چیزی که آنها پیش بینی نکرده بودند درجه جهل و حماقت برخی دولتمردان و حامیان آنها بود. امروزه دانشمندان محیط زیست اتفاق نظر دارند که گرمایش زمین پدیده ای طبیعی نبوده و کار بشر است. این پدیده آن چنان بدیهی است که قوه ثقل و نیروی جاذبه بدیهی است. امروزه ثابت شده است که از انقلاب صنعتی ـ یعنی از دویست سال پیش ـ دمای کره زمین یک درجه سانتیگراد گرم تر شده است در حالی که اگر انقلاب صنعتی اتفاق نمی افتاد زمین باید رو به سردی می رفت. این گرمایش روند تند شونده دارد. بیست سال پیش دانشمندان پیش بینی می کردند که گرمای کره زمین در سال 2050 به حرارت امروز برسد. ذوب شدن یخچال ها در اثر گرمایش روز افزون زمین، بالا آمدن سطح دریاها، زیر آب رفتن مناطق ساحلی، این روند را سریع تر هم خواهد کرد. آیا این روند غیرقابل برگشت است؟ به عقیده دانشمندان هنوز نه، ولی به زودی به آن مرحله خواهد رسید.
اینجا هم دعوا بر سر خرد و جهل است. از زمانی که دانشمندان با تحقیق و آزمایش نشان دادند که این روندی است که انسان با آلوده کردن هوا و زمین و آب دارد به خودش تحمیل می کند و هشدارهای خود را به اطلاع عموم رساندند، سیاستمداران خادم سرمایه های بزرگ و آلوده گرهای حامی آنها به هر دری زدند که این هشدارها را ندیده بگیرند. تعداد بسیار معدود «دانشمند» را هم در خدمت گرفتند که این اثرات تخریبی را «رد» کنند. در چهار سال گذشته در این کشور ما خود شاهد این جنگ بین خرد و جهل بوده ایم. متاسفانه کسانی بر مسند قدرت نشسته اند که کوچک ترین اعتقاد و اعتنایی به علم ندارند. ماه گذشته که پرزیدنت ترامپ از کالیفرنیا دیدن کرد، وقتی مسئولین به او هشدار دادند که دلیل وقوع میلیون ها اِیکر آتش سوزی، تمیز نکردن پای درختان نیست و شواهد علمی نشان میدهد که خطر گسترده تر و پایدارتر است او با صراحتی که فقط از او بر می آید گفت علم اشتباه می کند و هوا به زودی خنک خواهد شد. متاسفانه در چهار سال گذشته دولت آمریکا پرچمدار جهل بوده است. آنها حتی از توافق آبکی پاریس هم بیرون آمدند و از هر طریقی از سوخت های فسیلی و آلوده گر از جمله زغال سنگ و نفت حمایت کرده اند و قوانین تقلیل این سوخت ها و پاکسازی محیط زیست را رد کرده اند. این بی خردی ها و رد دانش و علم را در همین برخورد با پاندمی هم دیده ایم، نتایج آن هم در جلوی چشم مان است. باورش سخت است که در قرن بیست و یکم هم مهم ترین تضاد و دعوا بر سر خرد و جهل باشد. متاسفانه با درک نکردن این خطرات به ویژه در رابطه با محیط زیست، آینده بشر با هر مرام و مسلک، رنگ و نژاد و طبقه اجتماعی در معرض نابودی است. کاری که این جاهلان می کنند دقیقا مصداق «کسی بر سر شاخ و بُن می برید» است. این حماقت بشر نه تنها نابودی او را تضمین می کند بلکه اثری گسترده بر تمام جانداران می گذارد. تنها راه جلوگیری از این روند انتخاب دولت های مترقی و پایبند به علم و خرد است. فشار مردمی بر دولت ها برای پیاده کردن قوانینی که به توقف مصرف سوخت های فسیلی بیانجامد و جلوی رها شدن گازهای مخرب به اتمسفر گرفته شود. اینها باید با همکاری و یاری همه کشورها صورت گیرد.
آثار قدرت گرفتن حکومت های جاهل و واپسگرا از چهارچوب کشورهای خودشان گذشته و اثرات جهانی و ماندگار دارند. به عهده تک تک ماست که دست به کار شویم و آینده ای برای فرزاندانمان و فرزندان آنها تضمین کنیم. اینها برای بشر و جانداران دیگر حیاتی است. زمین اما با حوصله ای عجیب نظاره گر این قهقرا است. بدون شک متعجب از این که بشری که فقط چند هزار سال است پا به عرصه وجود گذاشته توانسته محیط زندگی خود را به این سرعت به نابودی بکشاند. چهار و نیم میلیارد سال از عمر زمین می گذرد ولی تاکنون چنین پدیده ای دیده نشده است. راه مبارزه با جهل، آگاهی رسانی است. مبارزه برای حفظ محیط زیست از فرد شروع می شود. از هر طریق به دیگران هم باید آگاهی داد. مسئولین و گردانندگان شهر و ایالت را باید تحت فشار گذاشت؛ مسئولین آگاه و متعهد انتخاب کرد و از آنان پشتیبانی کرد. این به همه ما مربوط است، چه جمهوری خواه و چه دمکرات، چه مستقل و چه غیر سیاسی، چه مذهبی و چه لامذهب، چه سیاه و چه سفید، چه رومی و چه زنگی، چه فقیر و چه غنی، همه سرنشینان این کشتی در این دریای پرتلاطمی هستیم که خودمان به وجود آورده ایم.