بدون شک یکی از افتخارات ایرانیان از هر مرام و مذهب و نژاد، کورش بزرگ است. کسی که در بیش از دو هزار و پانصد سال پیش با متحد کردن و یا سرکوب دولتهای کوچک و قبایل ساکن در فلات ایران توانست بزرگترین امپراطوری زمان را ـ که از هندوکش شروع میشد و تا آسیای کوچک و مدیترانه ادامه مییافت ـ پایهگذاری کند. کسی که بعد از پیروزی بر بابل، به اسیران از جمله یهودیان آزادی داد تا به ولایت خود بروند و آیین، دین و زبان خود را حفظ کنند. برای همین، او یکی از معدود شاهان غیریهودی است که در تورات از او نام برده شده است. حتی به قولی تعداد دفعاتی که از کورش اسم برده شده از حضرت موسی بیشتر است. منشوری که حکایت فتح بابل را روایت میکند و دادگری کورش را در مورد یهودیان و حقوق اقلیتها به ثبت رسانیده نیز یکی از اسناد مورد افتخار ایرانیان است. شاهان زیادی پس از کورش بزرگ آمدند و رفتند ولی هیچ کدام او نشدند. ایرانیان نسبت به کورش، آزادی طلبی و عدالتخواهی او حساسیت عمیق و حتی تعصب دارند. برای همین وقتی در چند ماه گذشته در برخی از مطبوعات آمریکا و اسراییل پرزیدنت ترامپ را با کورش کبیر مقایسه کردند من هم مثل خیلیهای دیگر داشتم شاخ در میآوردم. زیرا از این دو متضادتر نمیتوانستم کسی را پیدا کنم. ابتدا فکر کردم این هم احتمالا بخشی از جنگ دیپلماتیک آمریکاییها و اسرایِیلیهاست که حرص ایرانیان را در بیاورند. ولی به زودی متوجه شدم که قضیه فراتر از این حرفهاست. ابتدا اشاره کنم که در آمریکا کلیسای اوانجلست که به روایتی بیش از پنج میلیون عضو دارد، این ارتباط را مطرح کرده و به آن دامن میزند. بر آن شدم تا تجسسی در این زمینه انجام دهم و ببینم شاید اشتباهی رخ داده است. آیا این فقط نظری گذرا بوده یا دامنهدار و ریشهای است؟ حالا اگر با یکی از پرزیدنتهای مرده مقایسه میکردند، یک چیزی،ولی چرا ترامپ؟ او که اظهرمنالشمس است. هیچ گونه وجه مشترکی که نمیدیدم هیچ تا بخواهید وجه افتراق میدیدم.
تا آنجایی که من توانستم ته و توی قضیه را درآورم قضیه از این قرار است که اوانجلیستها به «رسالت ترامپ» اعتقاد دارند. در اواسط سال گذشته آنها فیلمی را در محافل خود نشان دادند به نام «رسالت ترامپ» که داستان شخصی است که ادعا میکند در سال 2011خدا به او گفته که ترامپ رئیس جمهور خواهد شد. در اوج داستان فیلم، زمانی که هنرپیشه فیلم به حال خلسه میرود،کتاب مقدس را به دست میگیرد و آن را باز میکند فصل 45 «آیزایا»میآید که خداوند در آن اشاره میکند که چگونه دست راست کورش را گرفته و او را فاتح همه کشورها کرده است. اوست که بنیاسراییل را آزاد کرده تا به سرزمین خود باز گردند. نکته قابل توجه اینجاست که این مطلب در فصل 45 آورده شده و ترامپ هم پرزیدنت شماره 45 است. شما بگویید از این رابطه مشخصتر چیست؟!
ابتدا فکر کردم که حمایت «نشنالیست اوانجلیست»ها از آقای ترامپ به خاطر حمایت بدون قید و شرط او از اسراییل است، یا به خاطر تسریع آخر زمان «آرماگدن». اینها ممکن است اثرات جانبی باشد، اما اصل آن چیزی دیگر است. فیلم مذکور توسط دانشگاه لبیرتی تحت رهبری جری فالول ساخته شده است و هدف آن عمدتا جلب حمایت بدون قید و شرط برای پرزیدنت ترامپ است. او را نجات دهندهای مثل کوروش معرفی میکند. آنان روی مفهوم «شاه» و تفاوت آن با «پیامبر معصوم» تکیه میکنند. شاه میتواند خاطی باشد، میتواند پیرو دین دیگری باشد، میتواند از نژاد دیگری باشد، ولی میتواند منجی هم باشد. سابقه و خصوصیات اخلاقی آقای ترامپ بر کسی پوشیده نیست و کسی نمیتواند آنها را انکار یا از آن دفاع کند، ولی به عنوان «شاه» کاملا میتواند مورد قبول قرار گیرد. حتی تعدادی از اوانجلیستها که به قول خودشان دماغشان را گرفتند و به ترامپ رای دادند خود را توجیه میکنند که او ضد «ابورشن» است و برای چپاندن قاضیهای محافظه کار به «سوپریم کورت» و دادگاههای دیگر وجودش حیاتی است. آنها اوتوکراسی را به دمکراسی ترجیح میدهند. این است که به کورش بند کردهاند.
نمیدانم این بند بازی تا کی ادامه پیدا کند. سوءاستفاده به اینجا هم ختم نمیشود. در اسراییل به نام کورش سکه زده اند. دولتی که نشانگر آپارتاید و زیر پا گذاشتن حقوق ابتدایی میلیونها فلسطینی و شاید در حال حاضر بزرگترین ناقض حقوق بشر است نیز از این نمد برای خود کلاهی درست کرده و از کورش بزرگ قدردانی میکند. من فکر نمیکنم در این دو هزار و پانصد سال هیچ گاه از کورش کبیر تا این حد سوءاستفاده شده باشد. مهاجمین ـ از اسکندر مقدونی گرفته تا اعراب، ترکان و مغولان ـ نتوانستند خدشهای به نام او وارد کنند و حال جلوی چشم ما او را به چه روز انداختهاند! به قول یکی از دوستان «ما از این تاریخ یک کورش داشتیم که آن را هم به ما ندیدند!»