علی صدر
عجب سالی را شروع کرده ایم !ویروس کرونا کاری کرد که هیچ پدیده ای تاکنون و با این سرعت نکرده بود. جایی نبوده که از گزند آن در امان مانده باشد. از یک طرف ترس از ابتلا، از طرفی بیم از دست دادن عزیزان، و همراه آن نگرانی های مالی و کاری و خانه نشینی همه دست به دست هم دادند و راه و روند زندگی جدیدی را برای همه به ارمغان آوردند. این که این ویروس در کجا به وجود آمد، چه مشخصاتی دارد، چگونه به این سرعت و شدت در همه دنیا پخش شد، و اثرات مرگبار و راه های مبارزه با آن کدام است موضوع بحث ما نیست. چرا که مطمئنم در این یکی دو ماهه همه تئوری ها و پژوهش های مختلف را شنیده و خوانده اید. انواع و اقسام تئوری های توطئه، بی نهایت انواع روش های مداوا، از داروهای سنتی گرفته تا جن گیری و دعا و توسل به این و آن، همه را دیده و شنیده اید. ولی اگر این ویروس لعنتی یک دستاورد داشته باشد، آن است که دست خیلی از دست اندرکاران را رو کرد. نشان داد که هیچ یک از آن ترفندها کار نمی کند. توهمات خیلی ها فرو ریخت. شارلاتان هایی که یک عمر مردم را فریفته و چاپیده اند نشان دادند که حنایشان رنگی ندارد. جادو و جنبل، وِردها و دعاهایشان موجب خنده و مسخره مردم شده و دستشان رو شد. بسیاری از مردم دیگر به دام آنها نخواهند افتاد. در مقابل کادرهای پزشکی در تمام دنیا با فداکاری و از خود گذشتگی در مقابل ویروس قد علم کرده و به نجات مردم پرداختند. بسیاری از آنها هم جان خود را از دست دادند. دانشمندان و کارکنان آزمایشگاه ها در سراسر دنیا تمام هم و غم خود را گذاشتند تا دارو و واکسن برای مقابله با این پدیده مرگ آور بیابند. اینان نشان دادند که قهرمانان واقعی هستند.
ضربه این پندمیک ناگهانی و همه گیر بود. سقوط اقتصادی عالم گیر شد. این دیگر با رکود دهه سیِ قرن قبل و یا رکود ده سال پیش قابل مقایسه نبود. در عرض چند هفته نرخ بیکاری چندین برابر شد و این تقریبا درهمه کشورها عمومیت داشت. در آمریکا نرخ بیکاری از زیر چهار درصد به بیست درصد رسید. اثر این ضربه صد البته برای اقشار زحمتکش و طبقه متوسط پایین جامعه محسوس تر و کشنده تر بود. البته بسیاری از دولت ها سعی کردند با تزریق پول به جامعه از سقوط اقتصادی جلوگیری کنند. در آمریکا دو تریلیون دلار به این کار اختصاص داده شده تا به طور سرانه به شهروندان بپردازند و یا به شرکت ها و کارخانه ها کمک کنند تا کارگران و کارمندان خود را حفظ کنند. ولی بسیاری از مردم از این کمک ها نیز محروم خواهند بود. در نظر داشته باشید در کشوری که چهل و شش درصد از خانواده ها حتی پانصد دلار پس انداز ندارند تا به مخارج پیش بینی نشده اختصاص دهند، یعنی به قول معروف «پی چک به پی چک» زندگی می کنند و یا در واقع روز مزدند، این ضربه اقتصادی چقدر خرد کننده بوده است. میلیون ها نفر نمی توانند از خانه کار کنند. کسانی که در کارهای خدماتی هستند – مثل کارکنان رستوران ها، بارها، هتل ها، رانندگان، کارگران کشاورزی و ساختمانی – به وضع بسیار بدی دچار شده اند. در این کشور یک پنجم بچه ها غذایشان همان یک وعده ای است که در مدرسه به آنها داده می شود. با بسته شدن مدارس آن را هم از دست داده ند. بنابراین روشن است که چرا بیشتر مبتلایان و جانباختگان به کووید ـ ۱۹ از اقلیت های نژادی و اقشار فقیر هستند. اینان هستند که برای یک روز حقوق مجبورند از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند و فاصله گیری اجتماعی برایشان عملی نیست، اگر کار نکنند از گرسنگی می میرند، و نه بیمه بیکاری دارند و نه بیمه سلامتی. شرم آور است که این اتفاق در پیشرفته ترین و ثروتمند ترین کشور جهان می افتد.
این واقعه فراموش نخواهد شد. سال کرونا به یاد همه ما خواهد ماند و در تاریخ ثبت خواهد شد. پدیده دیگری که در تاریخ ثبت خواهد شد برخورد رهبران سیاسی، قدرت و درایت آنان برای کنترل گسترش بیماری و کاهش مرگ و میر خواهد شد. این رهبران مانند ناخدایان کشتی ها را در دریای پرتلاطم و طوفانی هدایت می کنند. برای سرنشینان خیلی مهم است که به ناخدایی که سکان را در دست دارد و این نبرد را هدایت می کند اعتماد کنند. و اما ناخدای ما نشان داد که توان هدایت یک اتوبوس را هم ندارد. درجایی که جان میلیون ها نفر در خطر بود او تمام علایم و اخطارها را نادیده گرفت. تا مدت ها منکر وجود چنین طوفانی بود و آن را زاییده تخیل خبرنگاران و توطئه گران معرفی می کرد. چهل و سه روز بعد از این که سازمان بهداشت جهانی شرایط فوق العاده را اعلام کرد، کاخ سفید آن شرایط را پذیرفت. در اثر این کاهلی هزاران نفر جان خود را از دست دادند. ناخدای ما از سال ۲۰۱۸ بودجه مرکز کنترل بیماری ها را ۸۰ درصد کاهش داده بود وچند ماه قبل اداره بیماری های واگیردار را تعطیل کرده بود. کنفرانس های مطبوعاتی روزانه را ـ که قرار بود به ارائه آخرین اطلاعات در مورد پندمیک بپردازد ـ به کارزار انتخاباتی و دروغ پراکنی و حمله به خبرنگارانی که سئوال های جدی مطرح می کردند تبدیل کرد. خوشبختانه فرمانداران ایالات مثل آندره کومو در نیویورک و گوین نوسم در کالیفرنیا، یعنی پرجمعیت ترین ایالت ها، با کارآیی و با وجود کاستی هایی که دولت فدرال ایجاد کرده بود توانستند سکان را به دست گرفته و جلوی مرگ و میر بیشتر را بگیرند و ناتوانی ناخدا را تا حدودی جبران کنند. این هم در تاریخ ثبت خواهد شد. ولی از همه اینها گذشته، قهرمانان واقعی این نبرد پزشکان، پرستاران و کادر بهداشتی بیمارستان ها در آمریکا و در سایر نقاط جهان بودند که با فداکاری با این بلا سرشاخ شده اند و بعضا جان خود را هم از دست داده اند. ما سر تعظیم در مقابل اینان فرود می آوریم و فداکاری هایشان را فراموش نخواهیم کرد.