یادداشت سردبیر
علی صدر
هر چند هنوز در شرایط ویژه پندمی به سر می بریم و مهم ترین نگرانی ما سلامت خود و عزیزان مان و بقای جانی و اقتصادی است ولی نباید فراموش کنیم که واقعه مهمی در شرف رخ دادن است. من هم مانند بسیاری دیگر تکرار می کنم که انتخاباتی که در پیش است، شاید بدون اغراق مهم ترین انتخابات زمان حیات ما باشد. البته به خاطر داریم که در سال ۲۰۱۶ هم عده ای همین ادعا را می کردند. تفاوتی که امروز با آن زمان دارد این است که جلوه های بسیاری از پدیده های ناشی از آن انتخابات را دیده ایم که شاید هیچ وقت به آن فکر هم نکرده بودیم. در این چهار سال نه تنها آمریکا بلکه جهان درگیر تغییرات بزرگی شده است.
می دانم که در انتخابات آینده اکثریت مردم تصمیم خود را از حالا گرفته اند که به چه کسانی رای بدهند، که البته مهم ترین آن انتخاب ریاست جمهوری است. عده ای خواستار ادامه ریاست جمهوری آقای ترامپ هستند. عده ای به هر قیمتی می خواهند آقای بایدن را جایگزین او کنند و در روند سیاست این کشور تغییر اساسی به وجود بیاورند. نکته ای که برای من جالب است این است که هنوز عده زیادی تصمیم نگرفته اند که به چه کسی رای بدهند! جالب تر این که اینها هستند که سرنوشت چهار سال آینده و یا طولانی تر این کشور را تعیین می کنند. با این دو قطبی شدن جامعه هر قطب که بیش و کم حدود سی درصد جمعیت را شامل می شود به نماینده قطب خود رای خواهد داد. حدود چهل درصد هم اصلا رای نمی دهند. چرای آن از تصور من هم خارج است. یعنی در این شرایط که تصمیمات دولتی در تمام شئون زندگی اثر می گذارد، اینان هنوز از شرکت در تعیین سرنوشت خود کوتاهی می کنند. در اینجا نمی خواهم به کاستی های عظیم سیستم انتخاباتی نظیر الکترال کالج در مقابل رای اکثریت بپردازم که از حوصله این بحث خارج است و در عین حال کاریش هم نمی توان کرد. در این جا روی سخن من با آن حدود پنج درصدی است که تصمیم شان تعیین کننده است. هر قطب که این گروه را در آن پنج شش ایالت «نا مصمم» به طرف خود بکشد، برنده است.
سعی من این است که جهت گیری خاصی را به کسی تحمیل نکنم و فقط با ارائه چند سئوال بلکه بتوانم به این افراد کمک کنم تا درگیر «قطب بازی» نشده و با آگاهی و دانش و دید همه جانبه تصمیم خود را بگیرند.
همان طور که در بالا اشاره شد، با علم به این که همه در شرایط ویژه پندمی و یا نگرانی های روزانه ملموس مثل حفظ سلامت و بحران اقتصادی درگیر هستیم ولی این انتخابات نه تنها بر روند این پندمی اثر خواهد گذاشت بلکه اثرات غیر قابل انکار در روند مسائل جهانی و داخلی هم خواهد داشت. اگر من در موقعیت این دوستان بودم که هنوز تصمیم نگرفته بودم که آیا اصلا در این انتخابات شرکت کنم یا نه، و اگر آری به چه کسی رای بدهم، این سئوال ها را از خودم می کردم. بیاییم فاکتور پندمی کووید ـ ۱۹ را فعلا کنار بگذاریم. اگر پندمی نشده بود آیا موقعیت من و خانواده ام ـ از لحاظ موقعیت و امنیت شغلی، وضع اقتصادی، وضع بیمه و سلامت، وضع آموزش فرزندان، امنیت شخصی و از این قبیل ـ نسبت به چهار سال پیش بهتر شده یا بدتر؟ هر کس به راحتی می تواند به این پرسش پاسخ دهد. سئوال بعدی در مورد جامعه، شهر، ایالت و کشور است. آیا شرایط زندگی، وضع اقتصادی، بهداشت، امنیت، مبارزه با تبعیض نژادی با پیشرفت همراه بوده یا شرایط بدتر شده است؟ شاید پاسخ به هر کدام از این پدیده ها احتیاج به بررسی و تحقیق داشته باشد ولی برخی خیلی ملموس اند. به عنوان مثال برای آمریکایی های ایرانی تبار، سیاست های جاری در چهار سال اخیر چه اثری در زندگی روزمره و استفاده از حقوق شهروندی داشته است. آیا سیاست هایی مثل جلوگیری از ورود ایرانیان و ایرانی تبارها به این کشور قابل توجیه است؟ بسیاری از ما به عنوان پناهنده به این کشور آمده و این کشور برای مان موقعیتی ایجاد کرده که زندگی را از نو آغاز کنیم. آیا سیاست های جاری دولت جاری در رابطه با پناهندگان و مهاجرین مورد قبول ما است؟ یکی از وعده های آقای ترامپ در ۲۰۱۶ خشک کردن باتلاق فساد موجود در دنیای سیاست به خصوص واشنگتن دی سی بود. این سیاست تا چه حد موفقیت آمیز بوده است؟ به نظر همه دانشمندان و متخصصین مسئله گرمایش کره زمین و تاثیر آن روی محیط زیست انکارناپذیر است. می دانیم که کشور آمریکا یکی از آلوده گر های اصلی جهان است. آیا در چهار سال گذشته اقداماتی در جهت حفظ محیط زیست و مقابله با گرمایش زمین صورت گرفته است؟ نداشتن بیمه سلامتی و هزینه های سرسام آور دارو و بیمارستان باعث مرگ و میر و ورشکستگی بسیاری در این کشور می شود. آیا نسبت به این موضوع در این چهار سال اقدامی شده است؟ تبعیض نژادی علیه آمریکاییان آفریقایی تبار و غیر سفیدپوستان همیشه در تاریخ آمریکا وجود داشته. آیا در طول چهار سال گذشته این وضع بهتر شده یا بدتر؟
سیاست های دولت آمریکا به عنوان بزرگ ترین اقتصاد جهان و تنها ابرقدرت در صحنه جهانی هم از اهمیت برخوردار است. در این مورد شاید به یک سئوال کلی بسنده کنیم، این که آیا موقعیت آمریکا و آمریکاییان در سطح جهانی بهتر شده یا بدتر؟
حال باز گردیم به پندمی کووید ـ ۱۹ که همه شئونات زندگی، سیاست و اقتصاد را در همه کشورهای جهان تحث تاثیر قرار داده است و فعلا پایانی هم برای آن متصور نیست. هیچ کشوری از این پدیده جهانگیر مستثنی نبوده ولی کشورهای جهان هر کدام به نحوی خاص با آن برخورد کرده اند. برخی با موفقیت توانسته اند آن را کنترل کنند و جلوی مرگ و میر را بگیرند، برخی نه! برای من این سئوال مطرح است که چرا آمریکا با حدود چهار درصد از جمعیت دنیا، حدود بیست و پنج درصد از مبتلایان و بیست و پنج درصد از تلفات جهان را به خود اختصاص داده است.. آیا دولت آقای ترامپ می توانسته جلوی این مرگ و میر و آسیب را بگیرد؟ آیا اگر رئیس جمهور دیگری در آمریکا بر سر کار بود این نتیجه متفاوت بود؟
به هر حال شما خواننده گرامی به احتمال زیاد تصمیم خود را تاکنون گرفته اید و شاید هیچ چیز نتواند نظر شما را عوض کند. قصد من از طرح این سئوالات بیشتر برای دوستانی است که به قولی هنوز تصمیم نگرفته ا ند یا این که فکر می کنند رای آنان تاثیری در روند سیاست ندارد، دوستانی که ادعا می کنند «اینها هیچ تفاوتی با هم ندارند» و به این بهانه رای نمی دهند. پاسخ به پرسش هایی که در بالا مطرح شد نشان می دهد که این شکاف و قطب های شکل گرفته، هرچند ناسالم، ولی واقعی اند. هیچ وقت در تاریخ آمریکا تفاوت سیاست های دو حزب این قدر مشخص و برجسته نبوده است. حق شهروندی ما ایجاب می کند که فعالانه در انتخابات شرکت کنیم و به کاندیدایی که نظرات ما را نمایندگی می کند رای دهیم. به همین ترتیب دوستان و اقوام خود را هم تشویق کنیم تا در انتخابات شرکت کنند. این حق به راحتی و آسانی به دست نیامده. باید از آن استفاده کنیم و در روند زندگی خود و آینده فرزندانمان تاثیر گذار باشیم.