علی صدر
خوانندگان گرامی، اجازه بدهید قبل از هر چیز آغاز سال میلادی 2021 را به شما و عزیزان تان تبریک بگویم و برای تان سالی آکنده از سلامتی و بهروزی آرزو کنم. رسم است که در این مقاله به بررسی مختصری از تحولات سال گذشته بپردازیم و بر اساس آن ببینیم چه در پیش رو است. سالی که گذشت سال بدی بود. از همان ابتدای کار، ویروس کرونا یا کووید 19 که در ماه دسامبر 2019 در چین شناسایی شده بود جهانگیر شد و دنیا را به سرعت آلوده کرد. کشورهای مختلف دیر یا زود خطر واقعی این ویروس را درک کرده و راه های مختلف کنترل و مقابله با این بیماری خطرناک را در پیش گرفتند. برخی از این کشورها مثل ویتنام، کره جنوبی و حتی چین توانستند با ترفندهای جدی و سخت، گسترش بیماری را محدود کرده و تلفات را به حداقل برسانند. در مقابل کشورهای دیگر و در راس همه آمریکا خیلی دیر و به صورت محدود و ناکافی با گسترش بیماری مقابله کردند. در نتیجه ایالات متحده از لحاظ تعداد بیماران و تلفات در سطح جهانی مقام اول را به دست آورد. کشور آمریکا با چهار درصد جمعیت جهان، بیست درصد بیماران و بیست درصد تلفات جهانی را به خود اختصاص داده. این بزرگ ترین ضایعه بعد از جنگ جهانی دوم بوده و آثار آن تا سال ها باقی خواهد ماند. این پندمی مانند پندمی های دیگر با جداسازی و محدودیت گردهم آیی و پیگیری مستمر قابل محدود شدن بود. همان طور که در برخی از کشورها این کار به خوبی صورت گرفت. متاسفانه در آمریکا این بیماری جنبه سیاسی به خود گرفت. اولا دولت در عمل بی سابقه ای همه هشدارها در رابطه با امکان پیدایش یک پندمی مهلک را نادیده گرفته و حتی سازمانی را که مسئول پیگیری و مقابله با چنین پدیده ای بود از قبل منحل کرده بود. بعدهم با وجود آن که از ژانویه سال گذشته به وجود خطر پندمی آگاهی یافتند، تا نیمه ماه مارس آن را انکار کردند. بعد هم پیشگیری و مقابله سیاسی شد. ماسک زدن یا نزدن، رعایت کردن یا نکردن، گردهم آیی داشتن یا نداشتن، سیاسی شد به طوری که نیمی از جامعه به پیروی از رهبرشان نافی همه تلاش هایی شدند که توسط رهبران ایالتی برای جلوگیری از گسترش و تلفات انسانی صورت می گرفت. تا جایی که عده ای به طور مسلحانه خواستار لغو محدودیت ها شدند. این روند مسخره و غیرعقلانی هنوز هم ادامه دارد. در نتیجه تا امروز که این خطوط را می نویسم تعداد بیماران در آمریکا بیش از هجده میلیون و تعداد تلفات نزدیک به سیصد و بیست هزار نفر است، در مقابل هفتاد میلیون مبتلا و یک و نیم میلیون کشته در جهان. این تعداد برای آمریکا می توانست خیلی کمتر باشد اگر تحت رهبری خردمند و با تکیه بر علم عمل می کرد.
واقعه دیگری که در سال گذشته رخ داد و اثری جهانی و پایدار به دنبال داشت قتل فجیع جورج فلوید و تظاهرات و اعتراضات بعد از آن بود. بار دیگر میلیون ها نفر در شهرهای بزرگ و کوچک آمریکا به اعتراض علیه نژادپرستی مزمن – مشخصا نمود آن به شکل خشونت پلیس – دست به اعتراض زدند. این تظاهرات در بسیاری از شهرهای بزرگ دنیا نیز به حمایت از سیاهان آمریکا و اعتراض به شرایط موجود و نژادپرستی در کشورهای خودشان دامنه دار شد. در اینجا هم متاسفانه دولت در مقابل اکثریت مردم قرار گرفت و به خشونتهای نژادی دامن زد. جنبش (Black Lives Matter (BLM یا جان سیاهان مهم است با وجود محدودیت های پندمی، گسترش بی سابقه ای یافت و اثرش را در واقعه سوم که انتخابات ریاست جمهوری بود گذاشت. انتخاباتی به شدت پارتیزان در سوم نوامبر اتفاق افتاد که به دوران چهارساله حکومت آقای ترامپ پایان داد. هرچند عواقب این انتخابات و این که سه شعبه دولت چگونه با هم کنار خواهند آمد و سیاست ها چه تغییراتی خواهد داشت هنوز مشخص نیست. این هم که نزدیک نیمی از جامعه که خواستار تداوم حکومت قبلی بودند، چگونه با دولت جدید برخورد می کنند و تا چه اندازه اجازه خواهند داد که سیاست های پیشنهادی اش را جامه عمل بپوشاند نیز معلوم نیست. شاید فقط این مشخص باشد که شرایط پدید آمده در آمریکا چه از لحاظ سیاسی و چه اجتماعی، چرخشی تاریخی است.
اما در 2021 و بعد آن چه در انتظارمان است و این چرخش تاریخی چگونه بازتاب خواهد داشت، به عوامل زیادی بستگی دارد. ولی جای بسی امیدواری است که بدترین را پشت سر گذاشته ایم، چه از لحاظ پندمی و چه از لحاظ سیاسی و اجتماعی. جای بسی امیدواری است که کسانی به سر کار گمارده شوند که دلیل انتخاب شان کارآیی و دانش آنان باشد نه صرفا روابط و بیعت با رهبر. جای امیدواری است که واکسن کووید 19 تهیه و پخش شود و ظرف یک سال آینده این اپیدمی خانمان برانداز تحت کنترل درآید و مردم به زندگی عادی خود بازگردند. جای امیدواری است که سیاست های کوتاه مدت و درازمدت، نه از راه توئیت های نیمه شب بلکه از راه مشورت و به طور منطقی و معقول برنامه ریزی و دنبال شوند. جای بسی امیدواری است که کمک مالی به موقع به مردمی که کار و زندگی خود را از دست داده اند بدون وقفه و نه بگیر و بستان سیاسی، داده شود و مردم را از بحران نجات دهند. جای بسی امیدواری است که سیاست های حفظ محیط زیست به طور جدّی در پیش گرفته شود. جای بسی امیدواری است که سیاست خارجی کشور بر اساس احترام متقابل با کشورهای دیگر برقرار شود و تشنج زدایی و صلح در دستور کار قرار گیرد. جای بسی امید است که امنیت جانی و مالی مردم تامین شود، با نژادپرستی و خشونت نژادی مقابله جدی به عمل آید. جای بسی امید است که بهداشت چهل میلیون نفری که از آن بی بهره اند تامین شود و همه اقشار مردم از امنیت شغلی و بهداشتی برخوردار شوند. جای امیدواری است که سیاست معقولی برای سیستم مهاجرت در دست گرفته شود و میلیون ها نفر مهاجر از بلاتکلیفی درآیند و بتوانند به زندگی خود بپردازند. جای امیدواری است که بنگاه های خبری بتوانند به وظیفه خود به عنوان ستون چهارم در کشور و در واقع چشم و گوش مردم بپردازند و به عنوان دشمن مردم معرفی نشوند. جای بسیار امیدواری هست و باید امیدوار بود. باید دید که دولت جدید تا چه حد می تواند به وعده هایی که داده پایبند باشد. باید دید که آیا میچ مکانل کماکان در مقابل احقاق حقوق مردم می ایستد؟ باید دید که هفتاد میلیون آمریکایی که با دولت جدید مخالفند تا چه حد می توانند جلوی کارها را سد کنند؟ باید دید!