جنگ فرهنگی کانون فرهنگی ایرانیان سن دیگو در جلسۀ اخیر خود میزبان دکتر آریا فانی استادیار رشتۀ ایران شناسی بود. مجری برنامه، علی صدر، از دکتر فانی دعوت کرده بود تا در مورد ارتباط ایرانی تباران مقیم در آمریکا با رشتۀ ایران شناسی صحبت کند. دکتر فانی ابتدا به تشریح تاریخچۀ این رشته در دانشگاه های سراسر جهان پرداخت، همین طور نشریات ایران شناسی را که تا به حال در آمریکا منتشر شده به اختصار برشمرد.
اولین سئوال مجری برنامه این بود که رشتۀ ایران شناسی در آمریکا از قرن بیستم بنیان گذارده شد، اما در کشورهای دیگر قدمتش به قرن شانزده و حتی پانزده میلادی می رسد؛ علت این سابقه آیا صرفاً علاقه به فرهنگ ایرانی و به منظور باستان شناسی و انسان شناسی بوده یا مقاصد اقتصادی و سیاسی پشت آن نهفته بوده؟ دکتر فانی در پاسخ ابتدا توضیحاتی در مورد دو مفهوم «ایران» و «شناسی» دادند؛ اولاً ایران یک ماهیت فراتاریخی تغییر ناپذیر نیست بلکه در طول قرون و اعصار دستخوش تغییرات سیاسی، جغرافیایی و فرهنگی فراوان شده. به عنوان مثال در زمان کوروش هخامنشی ایران صرفاً یک مفهوم انتزاعی متعلق به پادشاه بوده، در دوران صفویه به یک نهاد سیاسی تبدیل شده و در زمان رضاشاه به شکل کشور و ملت منسجم درآمده. تاریخ ملی ایران تنها از سال 1930 میلادی نگاشته شده؛ تا پیش از آن تاریخ سلسله ها مطالعه می شده، نه تاریخ کشور ایران. ثانیاً مفهوم دوم، یعنی شناسی، آن طور که در عبارت ایران شناسی استفاده می شود، طی قرن های هفده و هجده ایجاد شد. در سال های پس از انقلاب صنعتی که چرخ اقتصاد دنیا با استعمار می چرخید، قدرت های استعمارگر احتیاج داشتند خود را از اقوام مورد استعمار خود تفکیک کنند. این نوع قوم شناسی امروز به عنوان علم وجود ندارد و اساساً رد شده اما ریشۀ ایران شناسی، و همین طور شرق شناسی، در این تاریخچۀ استعماری است.
دومین سؤال مجری برنامه این بود که آیا رشتۀ ایران شناسی مرکزی هم دارد که نتایج همۀ تحقیقاتی را که در این حوزه انجام می شوند در آن گردآوری شود تا از دوباره کاری محققین جلوگیری شود؟ و این که آیا اصلا لزومی دارد که چنین مرکزی وجود داشته باشد؟ همین طور این پرسش مطرح شد که آیا در جهت برقرار کردن ارتباط بین این محیط آکادمیک و مخاطب غیرآکادمیک آیا کاری صورت می گیرد یا خیر؟
دکتر فانی ابتدا از این که مراکز ایران شناسی در دانشگاه های خارج از ایران قادر به فرستادن دانشجویان و محققین خود به داخل ایران نیستند اظهار تأسف نمود. وی از دو سازمان در آمریکا نام برد:
انجمن ایران پژوهی (The Association for Iranian Studies) که در حوزه های باستان شناسی، انسان شناسی و جغرافیای فرهنگی ایران فعالیت می کند و دیگری انجمن مطالعات جوامع فارسی زبان
(The Association for the Study of Persianate Societies) است که صرفاً به مطالعۀ زبان فارسی می پردازد و تحقیقات شان الزاماً ارتباطی با ایران ندارد. متأسفانه هیچ کدام از این دو سازمان تا به حال در ایران سمیناری نداشته اند؛ اکثراً در اروپا، کانادا و آمریکا کنفرانس های خود را برپا می کنند. در این کنفرانس ها از کشورهای دیگر، مانند ترکیه و هند نیز شرکت کنندگانی حضور داشته اند که این برای تبادل افکار و آشنایی محققین با یکدیگر خیلی سودمند است. علاوه بر این، در کتابخانه هایی مثلاً در لاهور، دهلی یا لاکنار گنجینه هایی از نسخ خطی فارسی موجود است که صاحبان آنها در طی این کنفرانس ها با یکدیگر آشنا شده و به تبادل منابع خود مشغول هستند. به این دلیل می توان گفت که در عمل نیازی به یک مرکز فیزیکی برای رشتۀ مطالعات ایران شناسی نباشد و همین همایش هایی که این سازمان ها برگزار می کنند از این نظر کفایت کند.
دکتر فانی افزود که از آنجا که امروزه در محیط های آکادمیک تأکید بر تحقیقات چندرشته ای است، نمی توان مثلاً زبان فارسی یا ادبیات فارسی را به صورت یگانه و تکی و به دور از باستان شناسی مطالعه کرد. صحیح تر این است که رشته ها یکدیگر را آبیاری کنند تا ایده های نو به ثمر بنشیند و تحقیقات صرفاً تکرار مکررات نباشند. بسته بودن محیط آکادمیک در برابر مردم طبعاً خوب نیست و نهادهایی مانند کانون فرهنگی ایرانیان سن دیگو و نشریۀ پیک که در جهت نزدیک کردن پژوهشگران با مخاطب غیر متخصص فعالیت می کنند، حلقۀ ارتباطی هستند که حتماً مفید خواهند بود.
ویدیوی کامل این برنامه در کانال یوتوب کانون فرهنگی ایرانیان موجود می باشد.