سردبیر: علی صدر
بعد از دو سال وقفه، جشن های نوروزی در اغلب مناطق و شهرهای ایرانی نشین همانند گذشته برگزار شدند. در سن دیگو هم به همین ترتیب جشن نوروز مدرسه ایرانیان، جشن کانون، روز ایران در بلبوا پارک، سیزده به در و چندین جشن دیگر در شهر برگزار شد. به هر جا می رفتی جشن بود و پایکوبی. انگار همه قِرهای این دو سال جمع شده و به دنبال مَفَرّی بود که بیرون بریزند! که ازاین نظر فکر می کنم موفقیت هایی به دست آمد. ولی آیا عید خوش گذشت؟ البته اگر نگرانی از پندمی، بحران محیط زیست، گرانی و اختلاف طبقاتی روز افزون، آغاز جنگ جهانی سوم و بمب های اتمی و نابودی بشریت نبود، شاید خوشتر هم می گذشت!
دو سال پیش اوایل ماه مارچ بود که ضربه پندمی وارد شد؛ ضربه ای هرچند قابل پیش بینی ولی غیر مترقبه. به سرعت جهان زیر پوشش تاریک و کشنده آن قرار گرفت. روند زندگی عادی به هم خورد ولی مردم به تدریج خود را با شرایط موجود وفق دادند. البته همه می دانستیم که اگر جان سالم به در ببریم، این نیز خواهد گذشت و روزی به پایان خواهد رسید. هرچند مدیریت وحشتناک دولت ترامپ باعث شد صدها هزار نفر در این کشور بی جهت کشته شوند. ولی سرانجام آن زمان به سرآمد و با واکسن و مراقبت های اصولی، پندمی تا حدود زیادی تحت کنترل درآمد. این ها همه در حالی بود که روند قهقرایی گرمایش زمین و بحران محیط زیست به همان شدت سابق، آینده بشریت را در هاله ای از تاریکی و تباهی _ هرچند قابل پیشگیری _ به زیر سوال برده بود. قابل پیشگیری از این جهت که اگر کشورهای صنعتی بزرگ و کمپانی های کلان آلاینده را مجبور به کاهش گازهای مخرب و حفظ محیط زیست کنند، راه فراری هست. ولی همان طور که در مورد پندمی هم دیدیم، عده ای این واقعیت های علمی را از بیخ و بن قبول ندارند و با تمام وجود حتی به قیمت از دست دادن جان خود و عزیزانشان بر «اعتقادات» خودشان پافشاری می کنند. شوربختانه این ها هم در این کشور و هم در بسیاری از کشورهای دیگر وزنه سیاسی مهمی را تشکیل می دهند و احتمال به قدرت رسیدن آن ها واقعی است – همان طور که دیدیم. این ها نه برای رای مردم ارزشی قائلند و نه برای علم و دانش ـ همان طور که می بینیم! به قدرت رسیدن دوباره آن ها فاجعه ای وحشتناک تر از بار اول خواهد بود. آن ها تمام رشته های نیمه بافته را دوباره پنبه خواهند کرد.
معضل دیگر، گرانی و فقر خفقان آور و عالم گیر است. در همین دو سال پندمی، بزرگترین شرکت های آمریکایی از این شرایط استفاده کرده و صدها میلیارد دلار به جیب زدند بدون این که مالیاتی بپردازند. در حالی که میلیون ها نفر به خاک سیاه نشستند. تا وقتی که قوانین جنگل حکمفرماست و «نشاندگان» کمپانی های بزرگ و لابی های آن ها درمقام قانون گذاری هستند، متاسفانه انتظار تغییر نمی رود.
تمام این مشکلات و معضلات به جای خود کم نبود که ناگهان آقای پوتین هم تصمیم گرفت به همسایه خود اوکراین درسی بدهد و او را از پیوستن به ناتو باز دارد؛ به اوکراین حمله کرد و بخش هایی از آن را به اشغال درآورد. به قول معروف «گل بود به سبزه نیز آراسته شد». ماه ها بود که نیروهای روس اوکراین را محاصره کرده بودند ولی کسی با عقل سلیم فکر نمی کرد که پوتین چنین حماقتی بکند. واقعا نمی دانم پوتین چه انتظاری از این حمله داشت؛ آیا می خواهد اوکراین را اشغال کند و از اسرائیل در اشغال فلسطین یا از آمریکا در اشغال افغانستان و عراق تقلید کند؟ یا می خواهد اوکراین و غرب را بترساند و آن ها را مجبور به عقب نشینی کند؟ هرچه بوده این قضیه از همه نظر به ضرر پوتین و روسیه تمام شده است. سوای این که هزاران مردم بی گناه جانشان را از دست داده اند، زندگی ها نابود شده و میلیون ها نفر آواره شده اند، افکار عمومی و غرب در مقابل پوتین و روسیه یک پارچه و متحد شده اند. اوکراین، کشوری که تا قبل از این واقعه دومین کشور از لحاظ فساد مالی و قدرت الیگارشی بعد از روسیه بود (طبق برآورد اتحادیه اروپا در 2020) ناگهان محبوب همه شد و سیل کمک های نظامی به سوی اوکراین سرازیر شد. این ها همه به اضافه محاصره و قطع روابط اقتصادی روسیه از طرف غرب، که دودش بیشتر به چشم مردم عادی روسیه می رود، همه به ضرر پوتین تمام شده. ناتو که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان ورشو، ماهیت وجودی اش زیر سوال رفته بود، اکنون در قدرتمندترین موقعیت قرار گرفته. البته این ها هیچ کدام به خودی خود باعث سرنگونی پوتین نخواهد شد یا اقلا غرب و ناتو این را نمی خواهند. آن ها به دشمنی مثل پوتین احتیاج دارند که جنگ سرد و مسابقه تسلیحاتی را دوباره از سر بگیرند. از هم اکنون بودجه های نظامی افرایش یافته. البته این ها در حالتی است که جنگ به نحوی تمام شود و پوتین در بنبست قرار نگیرد که به حماقتی بزرگتر مثل استفاده از بمب اتمی دست بزند؛ در آن صورت دیگر فاتحه همه چیز خوانده شده و نگرانی ها و معضلات دیگر خود به خود برطرف خواهند شد! حالا اگر باز هم بپرسید عید خوش گذشت یا نه؟ باید بگویم سوای این ها که گفتم البته که خوش گذشت! امیدوارم به شما هم خوش گذشته باشد.