گفتگو با استاد یدالله کابلی
به مناسبت نمایش آثار و حضور استاد یدالله کابلی در سن دیگو گفتگویی با ایشان ترتیب داده ایم که تقدیم حضورتان می گردد.
اجازه بدهید برای آشنایی بیشتر خوانندگان ما با شما و هنر خوش نویسی گفتگو را از خود شما و این که چرا و از کی به این هنر علاقمند شدید شروع کنیم.
سوابق خاصی برای شرح حال خود ندارم. در سال ۱۳۲۸ در شهر مصفا و کوهستانی خوانسار در خانواده ای ساده و ناآشنا با هنر خوشنویسی متولد شدم گرچه پدربزرگم با عمری بلند و با قناعت در کار خرّاطی و نیز منبت و مشبک سازی چوبی سالیان درازی به کار مشغول بود را نمی توان بیگانه با هنر دانست و همینطور زادگاهی که با همه طول و عرض کوتاهش با کوچه باغ های سرسبز و نهرهای زلال و لبریزش منزلگاه رفیعی بود برای تنی چند از خوشنویسان صاحب نام که شادروان دکتر مهدی بیانی در تاریخ احوال خوشنویسان یاد کرده است. شهری که با همه بافت سنتی خود نام های بلندآوازه ای را در موسیقی آوازی ایران تربیت نموده است. بی هیچ تردیدی نزدیکی به پایتخت هنر یعنی اصفهان که اصولاً فعالیت های هنری در آن رونق داشته است، می تواند به عنوان یک میراث گرانقدر در حیات هنری من به حساب بیاید.
آغاز کار من با خوشنویسی از پشت نیمکت های مدرسه بود و با حضور در مسابقات هنری آن روزها جدی گرفته شد. جوششی ناخواسته مرا به سوی خود کشاند و می توان آن را نقطۀ آغازی برای برخورداری از یک موهبت بزرگ دانست؛ یک ودیعت الهی. در سال ۱۳۴۷ با راه یافتن به محضر شادروان استاد سیدحسن میرخانی در کلاس های آزاد خوشنویسی کاملاً مجذوب آن شدم، بالاخص بهرمندی از محضر معنوی و پرفیض ایشان. در خلال آموزش، گاه و بی گاه چشمم به سطری یا نمونه ای از خط شکسته که می افتاد بی تاب می شدم و بی آنکه از کم و کیف و اصول نوشتن آن خبری یافته باشم از رویش می نوشتم. این شیفتگی هر روز بیشتر می شد. گرچه مصیبت بی معلمی و عدم دسترسی به نمونه ای دلخواه همواره دشوار بود ولی حاصل کار روزی پسند خاطر افتاد و بعد از فارغ التحصیلی در دوره ممتاز با همه بی بضاعتی برای راه اندازی کلاس های خط شکسته انتخاب شدم. افتخار دارم به عنوان خدمتگزاری کوچک ولی دیرینه، بی بضاعت ولی سختکوش تلاش پیوسته و صادقانه ای در مقام معلمی دلسوخته چه در امر تعلیم هنرجو یا تربیت مدرس در کشور و چه در مقام مسئولیت های اجرایی و تشکیلاتی قریب به ۵۰ سال عمر خود را سپری کردهام. امیدوارم توانسته باشم در ادای وظیفه ملی و میهنی که بر دوش داشته ام رسالت تاریخی لازم را ادا کرده باشم و به همراه همه عزیزان و هنرمندانی که در این امر خطیر در سال های بعد به آموزش و تعلیم این هنر پرداختند توانسته باشیم بعد از حدود ۹۰ سال فراموشی خط شکسته به احیاء مجدد آن بپردازیم.
لطفا در بارۀ خط شکسته و تاریخ شکل گیری آن توضیحی بدهید.
خط شکسته در جهت سرعت بخشیدن در نوشتن در نیمه دوم قرن یازدهم پدیدار گشت. بنا برآنچه در تذکره ها آمده است مرتضی قلی خان شاملو و میرزا حسن کرمانی و بالاخص شفیعا به سال ۱۰۸۳ را مبدع آن دانسته اند. نمونه های موجود گواه همین اتفاق است. تا چند دهه به همین صورت باقی ماند ولی در اوایل نیمه دوم قرن دوازدهم نابغه بی بدیلی به نام درویش عبدالمجید طالقانی آن را قانونمند کرد. این هنرمند بزرگ، با هوش سرشار و نبوغی توصیفناپذیر، هندسۀ کلمات و حروف و نسبت های طلایی را در قوت و ضعف و ترکیب بندی این خط به وجود آورد و آن را به منتهای زیبایی رسانید. او با آن که عمری بسیار کوتاه داشته و در 35 سالگی که سال های پختگی و کمال را سپری می کرد مبتلا به بیماری تب نوبه گردید و سپس دار فانی را وداع گفت.
آثار موجود از درویش بیانگر این است تا سال ۱۱۷۰ به نوشتن خط نستعلیق همت گماشت و گفته اند که همپای میرعماد نوشته است. شکل های ساده ای را که تا دو سه سالی از روی شفیعا نقل نموده، این کیفیت را داراست و به حق آن را در کمال می نوشته. از سال ۱۱۷۲ تا ۱۱۸۵ عملاً تلاش او در قلم شکسته ای است که خود قوۀ ابتکار و عمل را در دست داشته و سیر تکامل این خط را پی گرفته است. دنیایی از شگفتی را با قلم جادویی و پنجه های سحرانگیزش خلق کرده که این آثار در قطعات معجزگونه و برقعات متنوع بسیار و جنگ های شعری و کتاب های ادبی که نمونه های ممتازی از آن نیز نزد بنده است.
در پایان قرن سیزده و اوایل قرن چهارده با چهره شاخص و برجسته ای به نام میرزا غلامرضا اصفهانی روبه رو می شویم. ستارۀ درخشان قلم نستعلیق، هنرمندی که ابعاد وجودی او تمام قابلیت های فنی و هنری خوشنویسی را در اقلام خفی و جلّی یک جا دارا بود. تعالی روح این بزرگوار تا بدانجا رسید که فریفته خط درویش گردید و بدان سرسپرده شد…
عشق به فلسفه هنر و به ویژه هنر معنوی خوشنویسی را چگونه توصیف می کنید؟
هر انسانی در این اندیشه است تا برای نفس بخشیدن به زندگی روزمرۀ خودش تلاش کند و در این گفت وگوی حیاتی با روزگار و طبیعت، تمام توان و مقررات خودش را به کار بندد تا اهداف دلخواه خود را تحقق ببخشد و راه ترقی و کمال را طی کند. یقیناً این مهم جز با داشتن آگاهی و بصیرت و هوشمندی ممکن نمی گردد، احساس دستیابی به جلوه های بالنده و ارزشمند زندگی و همسو شدن با دنیای پیشرفته امروز مستلزم یک تدبیر و تلاش است. در میان اقشار جامعه هنرمندان با برخورداری و ذوق و نبوغ همواره برای تحرک و جوشش جریان زندگی و رویکردهای اجتماعی نقش بسیار مهمی ایفا کرده اند.
در جهان متمدن و پیشرفته امروز تحولات اجتماعی هنر به سرعت در حال توسعه و انجام است و اساساً این تحولات و تغییرها هر روز شکل و حرکت تازه ای پیدا کرده است. حرکت خوشنویسی معاصر در این تحولات چگونه است و فرصت ها و آسیب های این تحولات چیست؟
اصولاً هنرهای سنتی به دلیل ارتباط تنگاتنگ با ریشه ها وهویت ها تغییرات وتبدیل هایشان خیلی کند است ولی ناگذیر باید خود را با پیشرفت های اجتماعی و درک آنات و نیاز مردم در هر امری هم سو کند، چرا که از اساسی ترین توجهات به خواسته جامعه است؛ و اصلاً موضوع خلاقیت فردی و بهره وری از توانمندی های درونی و شخصی یک ضرورت اجتناب ناپذیر است و اساساً کمال جویی با جوهر و سرشت خوشنویسان ایرانی عجین بوده.
هنرمند لحظه به لحظه در تلاش است تا آزاد از هر قید و بندی با قوای تخیل فردی از هر ناممکنی عبور کند و خود را به ریشه و منبع لایزال زیبایی برساند. بالاخص خوشنویسی که مستقیماً به منبع فیض و بلاغت سخن و نبوت کلام یا شعر متصل بوده و هست. یقیناً این دگراندیشی نه تنها در بارور ساختن حیات معنوی این هنر تأثیر مستقیم داشته است بلکه در زیبایی شناسی و معیار خالصانۀ هندسۀ کلمات نیز تصرف نموده است.
اجازه بدهید برگردیم به گفت و گوی بیشتر در مورد شیوۀ کار شما. لطفاً در مورد شیوه کار خودتان در احیاء خط شکستۀ معاصر در ایران هم اگر ممکن است توضیحی بفرمایید.
هر بار که قرار است شرحی از درماندگی خودم را بیان کنم انبوهی از ناکامی ها و دربه دری ها، درماندگی ها، حسرت ها در ذهن من صف می کشند و دست آخر به یاد می آورم روزها و شب هایی را که در کنار درس و مشق و مدرسه هر فرصتی که می یافتم می نوشتم تا پاسی از صبح و دوباره رفتن به مدرسه ولی حقیقتاً وقتی به دلیل محرومیت از بی بضاعتی داشتن حتی یک اثر اصل، و پناه بردن به کپی و عکس بی رمق صحبت می کنم که من سال ها عکس آب را نوشیده ام یک واقعیت است… واقعیتی که برای خودم خاطره انگیز و شیرین و برای دیگرانی که از درک این دلسپاری ها عاجز هستند تلخ و ناگوار است.
من بعد از دورۀ چند ماهه ای که به عنوان مقدمات آموزش سپری شد، چند سالی از الگوها و نمونه های در دسترس بارها و بارها نوشتم تا آنکه فرم و ترکیبات تکراری برایم ملال آور شد و احساس کردم می توانم از آنچه آموخته ام کاری متفاوت عرضه کنم. مثل یک هنر آفرین موسیقی که وقتی به قدرت درک دانش نوشتن نت یک قطعه موسیقی می رسد می تواند می تواند آهنگی متناسب با شور و علاقه خودش را بسازد. من با این احساس و باور و این نگرش منطقی که از حدود سال های ۵۵ آغاز شد و با مطالعه و بررسی ساختارها وشیوه های گسترده زیبایی شناسی و مشورت مدام با صاحبان ذوق و استادان صاحب نام و کار پی درپی و ممارست بسیار، امروز بعد از گذشت ۴۵ سال تجربه آموزی و ارائه آثار در زمینه های بسیار ریشه دوانده و گسترش یافته است و از سوی صاحبان ذوق و متخصصین و از سوی هنرمندان خوشنویس یا مردم علاقمند مشتاق در داخل و خارج از کشور مقبولیتی حاصل شده است.
حاصل این امر مهم از سال۱۳۶۰ تا ۱۴۰۲ انتشار بیش از ۱۶ جلد کتاب های آموزشی و هنری است که هر کدام در تکمیل فراز های گوناگون توسعه ذوق و انگیزۀ نسل نوجوی معاصر با بهره گیری از منابع معنوی و اندیشۀ آسمانی بزرگان شعر و ادب و عرفان گذشته و نیز گلچینی از شاعران طراز اول و فرهیختۀ معاصر که با نگاه و اندیشه ای راستین خوشی ها و حسرت ها و دردها و ناکامی ها را به تصویر کشیده اند در فرم ها وترکیب بندی های متنوع و بدیع و چشم نواز عرضه گردیده.
این ارزیابی در طول ۴۵ سال گذشته کاملاً قابل بررسی و مشهود است. استقبال و انتشار بیش از ۱۶ جلد کتاب های آموزشی و هنری و عرضه صدها اثر در بیش از ۳۰ نمایشگاه انفرادی داخلی و ۳۳ نمایشگاه خارجی و گرایش هنرمندانی صاحب نام که امروز در همایش ها و جشنواره تمایل و تلاش سال های طولانی خود را در این سبک و سیاق به نمایش می گذارند شاید دلیل کافی و مهر تأییدی است بر حقانیت این نظر.
نقش حضور شما در برپایی سخنرانی های تاریخ هنر خوشنویسی و برگزاری نمایشگاه های برون مرزی برای معرفی این هنر ایرانی چه بوده است؟
بی گمان من توفیق بسیار داشته ام که در ۳۵ نمایشگاه برون مرزی، ارتباط گستردۀ چند دهه تعامل با اصحاب فرهنگ و هنر داخل و خارج، فرصت های بسیار طلایی را در جهت دیدارها و حضور در جشنواره ها و همایش های بین المللی داشته باشم. در طول چهار دهۀ گذشته توانسته ام در لندن، پاریس، رم، بارسلون، مادرید و جشنواره های جهانی مسکو و سن پترزبورگ شرکت کنم. همچنین در جشنواره ها و نمایشگاه های عملی و نظری و سخنرانی در دپارتمان های شرق شناسی در دانشگاه های هاروارد، بوستون، یو سی ال ای ، برکلی، جورج واشنگتن، مری لند شرکت داشته باشم. علاوه بر این ها در جشنواره های ادواری دبی، ابوظبی، کویت، پاکستان، تاجیکستان، استامبول ترکیه، دانشگاه ویکتوریا شرکت فعال داشته ام. شرکت در جشنوارۀ جهانی مولانا در هالیوود که همراه هفت قطعه برنامۀ موسیقی کلاسیک بداهه خوشنویسی با گروه جاده ابریشم در هالیوود بول که به دعوت موسسه جهانی World Music انجام شده بود تجربه منحصربه فردی بود. در این دیدارها و گشت و گذارها، با بسیاری از شخصیت های ارزشمند، متفکران عالیقدر و خانواده های فهیم و فخیم ایرانی که در کرسی های بلند مرتبۀ دانشگاه های معتبر جهان صاحب جایگاه رفیعی بودند آشنا شدم. در یک سفر فرهنگی به کانادا مجذوب شرایط اجتماعی شهر ونکوور شدم و دو سال و نیم در آنجا اقامت داشتم و یک زندگی کوتاه برون مرزی را تجربه کردم. در آنجا درموسسۀ ندا آرت کلاس های عملی و نظری برگزار کردم و در نمایشگاه هایی در گالری های معتبر شهر، نمایشگاه سایمون فرز در بریتیش کلمبیا و تورنتو، مونتریال و پارلمان شهر اوتاوا برگزار کردم.
حال امیدوارم در استمرار این انگیزه های سازنده و همچنان با شور و شوق بسیار و همکاری بسیار صمیمانۀ دوستان همدل و صمیمی در کانون فرهنگی ایرانیان شهر سن دیگو افتخار این را داشته باشم که با برگزاری نمایشگاهی از مجموعه آثاری بدیع نقاشی خط و نیز مجموعه نفیسی از آثار کلاسیک خوشنویسی اشعار شعرای مردمی معاصر چون فریدون مشیری، دکتر کدکنی، سایه، سهراب سپهری و نیز شعرای گرانسنگ ادب پارسی حکیم فردوسی، سعدی شیرازی، مولانا، خواجه حافظ شیرازی و خیام در سالن کانون فرهنگی شهر سن دیگو مهمان چشمان زیبای شما باشم.
سپاس از محبت شما. از نظر شما جایگاه تاریخی هنر خوشنویسی ایران در جهان چگونه است؟
همانطور که عرض کردم در طول چند دهۀ گذشته توفیق داشتم تا در جهت ترویج و آشنائی هنر خوشنویسی و برگزاری نمایشگاه و جشنواره های بین المللی و نیز کارگاه های آموزشی به بسیاری از شهرهای بزرگ و مراکز فرهنگی جهان سفرهائی داشته باشم. باید بگویم که در اروپا، آمریکا و کشورهای شرقی آسیا کمتر موزه و کتابخانۀ معتبری را می شناسم که نمونه های ارزشمند خوشنویسی ایرانی در آن مشاهده نگردد.
در موزۀ ملی بریتانیا مرقعات و کتاب های بسیار ارزشمندی از جمله کلیات سعدی نگهداری می شود. در گزارشی مستند از قول آقای چارلز رشاد، مدیر کتابخانۀ ملی فرانسه، در مجموعه موزه و کتابخانه های معتبر فرانسه دو هزار و ششصد کتاب خطی فارسی موجود است. مجموعه بسیار متنوعی از استادان طراز اول مثل میرعلی، میرعماد و شاه محمود به صورت قطعات نفیس و کتاب شاهنامه فردوسی و نظامی همراه با مینیاتورهای اساتید صاحب نام ایرانی موجود است. آثار ایران در مصر که در ۷۶۰ صفحه تالیف نجفی مرعشی، بیش از ۲۰۰۰ اثر از هنرهای مستظرفه ایران که بیشترین آن ها خوشنویسی است وجود دارد. چهل پارچه حضرت میرصادقی در سن پترزبورگ، هفده هزار جلد کتاب خطی در شبه قارۀ هند و قطعات نفیس کم شمار، اکثراً از آثار میرعلی و میرعماد از عهد صفویه زینت بخش موزه های شهرهای ترکیه، مجارستان، لهستان، صربستان و …. همه و همه نشانه ارزش و اعتبار بلند و بالنده ای است که این هنر در اقلام گوناگون خط های نستعلیق، شکسته، نسخ و ثلث به صورت مرصع و کتاب آرایی های سحر انگیز وجود دارد.
از وقتی که در اختیار ما گذاشتید صمیمانه سپاسگزاریم.