بیشتر از سه سال است که پرزیدنت ترامپ در مرکز خبرهای آمریکا و جهان قرار دارد. روز و هفتهای نبوده که جریان و جنجال جدیدی با توئیتهای آقای ترامپ شروع نشود، اوج نگیرد، و همه چیز را تحتالشعاع قرار ندهد؛ و قبل از افول، توئیت و ماجرای دیگری و به همین ترتیب شکل نگیرد. بسیار نادر بوده که خبر یا پدیدهای بتواند سر از این سیلاب پرتلاطم بیرون کند و توجهی را به خود جلب کند. یکی از این نوادر، گرتا تونبری دختر دانشآموز سوئدی بود که در اواخر سپتامبر توانست در مرکز توجه آمریکا و جهان قرار گیرد. از حضور وی در مراکز خبری و برنامههای تلویزیونی و رادیویی گرفته تا نطق کوتاه و آتشین او در سازمان ملل، وی توانست توجه مردم را به فاجعه در حال وقوع محیطزیست بکشاند.
گرتا تونبری در ظرف یک سال از یک دختر تنهای دبیرستانی با یک پلاکارد در مقابل پارلمان سوئد، به یک رهبر جهانی برای حفظ محیطزیست بدل شده است. یک سال پیش توانست اولین اعتصاب جهانی بچهها را برای مخالفت با گرمایش زمین تشکیل دهد. در یک روز او میلیونها دانش آموز کلاسها را تعطیل کرده، اغلب به خیابانها آمده و صدای اعتراض خود و نگرانی از سرنوشتی را که توسط بزرگسالان به آنها تحمیل میشود بلند کردند. امسال نیز بین در بیستم و بیست و هفتم سپتامبر تظاهرات گستردهای در اکثر شهرهای دنیا به پا گردید. جوانان و نوجوانان برای حق زندگی و آنچه نسلهای قبلی برایشان به ارمغان گذاشته به درستی اعتراض کردند. این در جایی است که دولتهای بزرگ و آلودهسازترین آنها از جمله آمریکا کلا پدیده گرمایش زمین و فجایع ناشی از عدم حفظ محیطزیست را انکار میکنند. دولت آقای ترامپ حتی سعی میکند رفورمهایی را که در گذشته برای مبارزه با این پدیده صورت گرفته هم نابود کرده و به آلودهسازی خود با تمام قوا ادامه دهد. جالب توجه است که طبق آماری که در روزنامه گاردین در هشتم ماه می امسال منتشر شد سیزده درصد از مردم آمریکا معتقدند که تغییرات جوی ربطی به انسان ندارد. از این عده پنج درصد کلا تغییرات جوی را قبول ندارند. با این وجود نفوذ لابی کمپانیهای سوخت فسیلی آن قدر زیاد است که سیاستهای ارتجاعی دولت را رهبری میکنند.
گرتا تونبری در ظرف یک سال از یک دختر تنهای دبیرستانی با یک پلاکارد در مقابل پارلمان سوئد، به یک رهبر جهانی برای حفظ محیط زیست بدل شده است.
نقش ما در این میانه چیست؟ آیا سزاوار است در مقابل فاجعه در پیش رو بیعملی پیشه کنیم و جهان را برای کسانی به ارث بگذاریم که کمترین نقش را در آلوده کردن آن داشتهاند؟ آیا ما به عنوان جامعه کوچک ایرانی نسبت به جامعه در کل و به خصوص در مورد فرزندانمان و نسلهای آینده به اندازه کافی فعال هستیم؟ ما که این قدر در مورد فرزندانمان و آینده و تحصیل آنها وسواس داریم؛ ما که از هیچ چیز برای موفقیت آنها فروگذار نمیکنیم، فرزندانمان را از همان ابتدا در بهترین کلاسهای هنری، ورزشی و آموزشی میگذاریم و همه امیدمان این است که آنها از پدر و مادر خود موفقتر شوند؛ مایی که وقتی به هم میرسیم خودمان را راننده شخصی کودکانمان معرفی میکنیم که دائم آنها را از این کلاس به آن کلاس و از این رقابت به آن رقابت میبریم و زندگی خودمان را تا حدود زیادی وقف موفقیتها و افتخارات احتمالی آنان میکنیم، آیا به فکر این هم هستیم که آنها چه هوایی را تنفس خواهند کرد؟ چه محیطزیستی را برای آنان به ارث خواهیم گذاشت؟ آیا آنها حق دارند از ما بپرسند که با وجود این که میدانستیم چه فاجعهای در انتظار است آیا حداکثر تلاشمان را کردیم که از آن جلوگیری کنیم یا آن را آهستهتر کنیم؟ آیا حق دارند از ما بپرسند که چرا اجازه دادیم نیمی از جانوران دنیا از دهه هفتاد به بعد منقرض شوند. چرا اجازه دادیم جنگلها را نابود کنند؟ چرا به مزدوران شرکتها و کارخانههای آلودهگر رای دادیم و جلوی کار آنها را نگرفتیم؟ قصد این نیست که خودمان را گرفتار احساس گناه کنیم و کار را تمام شده تلقی کنیم. خوشبختانه هنوز امید هست. هنوز این گرمایش با وجود روند تند شوندهاش، غیرقابل برگشت نشده. ولی دیگر جای مماشات هم نیست! در نظر داشته باشیم که پدیده گرمایش زمین اثرات چند جانبه و پیوسته دارد. یکی از اثرات آن بالا آمدن آب اقیانوسها در اثر ذوب شدن یخهای قطبی و یخچالهای طبیعی است. طبق پیشبینی سازمان ملل تا سال 2050، یعنی فقط سی سال دیگر بیش از یک بیلیون نفر در اثر زیر آب رفتن زمینهای ساحلی آواره خواهند شد. در نظر داشته باشید که این یک روند تند شونده است. بسیاری از پیشبینیهای چند سال قبل که زمانهای ده و بیست سال را برای وقوع آنها پیش بینی میکردند، در حال حاضر به وقوع پیوستهاند. فرزندان ما در این رابطه از ما آگاهتر و جدیترند. بیایید از آنان پیروی کنیم و قبل از این که کاملا دیر شود جلوی این فاجعه را هر طور که میتوانیم بگیریم.
آیا به فکر این هم هستیم که آنها چه هوایی را تنفس خواهند کرد؟ چه محیط زیستی را برای آنان به ارث خواهیم گذاشت؟