بررسی کتاب رفیق توفیق
نمونه ای شیوا از نثر اداری و سیاسی دوره صفویه
علی قیصری
رفیق توفیق: در رسوم وزارت و آداب سلطنت با تأکید بر دوره صفوی (تألیف در 1104 هجری)، تألیف محمد علی قزوینی، مقدمه و تصحیح رسول جعفریان، قم، نشر مورخ، (748 صص)، بها 620000 ریال، 1396.
اثر حاضر نمودار روشن و مفیدی است از نثر فارسی دیوانی در دوران صفوی که در اصفهان و در زمان شاه سلیمان نگارش یافته و به همت پژوهنده فرزانه رسول جعفریان تصحیح و ویرایش، و توسط نشر مورخ عرضه گردیده است. در تصحیح حاضر از نسخ خطی موجود در کتابخانه مجلس، کتابخانه ملی، و کتابخانه دانشگاه تهران استفاده شده است. کتاب دارای دو قسمت می باشد: مقدمه مصحح (صص 27 ـ 198) و متن کتاب (صص 199 ـ 748). مقدمه مصحح در بیش از 170 صفحه به خودی خود رساله ای مستقل است که به تفصیل مطالب کتاب و سبک نگارش آن را معرفی می کند و شمایی از مفاد متنوع و ساختار کلی آن عرضه می دارد.
پس از مقدمه مصحح، متن کتاب دارای پنج بخش کلی است. بخش نخست اختصاص دارد به «مقدمه مولف: در تکاپوی زندگی، و چرایی و چگونگی تألیف این کتاب» (صص 199 ـ 273)؛ بخش دوم تحت عنوان «اتصال»، در واقع ورود به مباحث اصلی کتاب است و به طور کلی راجع است به «تهذیب اخلاق و تنزیه اعمال»؛ بخش های سوم و چهارم کتاب به ترتیب تحت عنوان «حرف اوّل در احوال طوایف خدّام و رسوم اصناف بنده و غلام» (صص 291 ـ 443) و «حرف ثانی در آداب مخدوم» (صص 445 ـ 720)، شامل مفاد عمده ای از حکمت عملی راجع به روش ملکداری می باشد؛ سرانجام بخش پنجم کتاب شامل رساله ای مستقل تحت عنوان «رساله لباب در حکمت عملی» (صص 723 ـ 748) است که بیشترش مربوط می شود به نشست و برخاست با دیگران، تشکیل خانواده، رابطه با همسر و فرندان و به طور کلی نکاتی درباب تدبیر منزل.
در یک نگرش کلی دو وجه یا ویژگی عمده را می توان در این کتاب تشخیص داد. یک وجه عبارت است از ارائه مباحثی در باب اندرز و حکمت عملی، از آداب معاشرت و تدبیر در زندگی خصوصی و اداره منزل گرفته تا سبک و سیاق امور دیوانی و ملکداری و انضباطی. از این دیدگاه، کتاب حاضر منبع بسیار مفیدی است درباب شواهدی از تاریخ اجتماعی و اداری ایران. اما وجه دیگر کتاب، سبک روان آن در نگارش و استفاده از طیف گسترده ای از واژگان فارسی در زمینه های یاد شده است. بنابراین این متن تنها رساله ای عرفی و دیوانی نیست بلکه در طی آن نویسنده مرتبا با خود و خواننده وارد گفتگو می شود و بدون آن که در روانی و شیوایی سبک نگارش آن خدشه یا کاهشی پیدا شود، تبدیل می گردد به متنی غیررسمی با آهنگی مأنوس برای خواننده. در این متن نویسنده پیوسته مکنونات فکر و خیال و یاد و خاطره تجربیات گذشته خود را برای خواننده می گشاید و از این لحاظ متن اینجا و آنجا حالتی از اعترافات خصوصی را نیز به خود می گیرد. نویسنده با پشتوانه ای از دانش و تجارب عرفی در جای جای کتاب وارد موشکافی سیاسی می شود بدون آن که از سبکی سنگین و پیچیده پیروی کند. به گفته مصحح کتاب، نویسنده «نه فیلسوف به معنای رایج است، نه فقیه، و نه صوفی. بلکه دبیری است که از منظرهای مختلف به سیاست می نگرد تا با تأمل سخن بگوید. … او به سیاست بسیار بیش از اخلاق بها می دهد، و این را به روشنی در لابلای عبارات او شاهد هستیم» (ص 29).
همانطور که مصحح فاضل کتاب در پایان مقدمه خود اشاره کرده است، این اثر از نظر تنوع مطالب، نوع نگاه، سبک به کار رفته در نثر، و شیوه بحث نویسنده، بسیار دلپذیر و موثر است (ص 190) و اگر چه تا میزانی ادامه همان متون سیرالملوک و سیاست نامه ای گذشته است اما از برکت خلاقیت و تحرک درونی آن و بهره گیری از واژگان عرفی و دیوانی، نمونه بسیار خوبی از ذهنیت و زبان اداری و سیاسی فارسی را عرضه می دارد. نظر به تنوع نکات مندرج در این کتاب و بهره گیری از طیف گسترده ای از عبارات و اصطلاحات سیاسی و عملی، جای آن است که این اثر مورد بررسی دقیق پژوهندگان اندیشه و نثر سیاسی در ایران قرار گیرد.
دیدیم که این رساله سوای نثر شیوا و واژگان پیراسته اش، از دیدگاه آرایش کلی و چیدمان کلی متن، رساله ای است که جای جای آن حالت نوعی گفتگوی شخصی و یادداشت های خصوصی پیدا می کند و پس از بیان آن مکنونات باز به حالت و سبک رساله برمی گردد. نکته دیگر این که این رساله تا جایی که می دانیم از بدو تألیف تاکنون ناشناخته مانده بوده است، حتی در میان آنان که آشنا به سوابق متون دیوانی و رسالات عرفی بوده اند و یا آنان که خود نیز زمانی مشاغل دیوانی داشتند. از اینجا شاید بتوان دریافت که به جز معدودی رسالات مشهور و زبانزد مانند سیاست نامه، قابوس نامه، و اخلاق ناصری، آموزش متون عرفی و ظرایف آن به صورتی مرتب و مدوّن نبوده است و در اکثر موارد اولاد و احفاد اهل دیوان «خط و ربط» کار را مستقلا و از راه شاگردی و کارآموزی به شیوه هایی کاملا غیررسمی، غیررقابتی، و غیرآزمونی یاد می گرفتند، و از آنجا که بهره عمده ای از متون کلاسیک عرفی با ادبیات و اخلاقیات درآمیخته بود، لذا مکتب تفکر سیاسی مستقلی نیز از آن سابقه متولد و منتج نگردید.
از این دیدگاه هریک از منشآت دیوانی اوایل قاجاریه را نیز می توان در مقام خود اثری مستقل دید که بخش عمده اش تکرار آموزه های متعارف سیاست مدُن و سنت عرف بود (آن طور که مثلا در سیاست نامه های گذشته به چشم می خورد)، که بیشتر آن سنت هم بر ارشاد و انتباه استوار بود تا بر ترسیم لوازم اجرا و ارائه تضمینات اجرایی و راهکار. و در عین حال هر یک از آن منشآت بسته به ذوق و توانایی و مجال نویسنده اش، بیشتر به جوانب ادبی متوجه و متمایل می گشت – گرایشی که البته از دیدگاه سبک شناسی قابل تأمل و بررسی است. اما هر یک از این متون دیوانی، از جمله رساله رفیق توفیق که متعلق به عصر صفوی است، در راستای ساخت و پرداخت یک گفتمان فلسفه سیاسی قرار نمی گرفت و تدریس نمی شد. در این گونه متون هرچند اشاراتی به برخی متون پیشین (مانند سیاست نامه و یا اخلاق ناصری) آن هم به صورت کلی، آمده است، اما ارتباط آنها با مسائل عصر خویش به تدریج کمتر و کمتر شده و به جای آن جنبه ادبی و صنعت انشا در آنان زیادتر می شود – که شاید ملاحظات شغلی و پروای استبداد هم بر این طرز انشا بی تاثیر نبوده است. در همین راستا شایان توجه است که رابطه همین سنت دیرین رسالات عرفی با سنت جدید رسالات سیاسی که از نیمه دوم دوره قاجاریه به بعد پیدایش یافت نیز بسیار اندک است. می دانیم که سنت جدید رسالات سیاسی تا میزان زیادی بلکه مشخصا، بر مسائل مربوط به حقوق اساسی فرد در پیوند با دولت و حق و تکلیف هریک استوار بود و این متون کمتر مباحث خود را با آموزه های اخلاقی و صنایع ادبی می آمیختند. در ایران این وجه، یعنی دقت در تجزیه و تحلیل مسایل حقوق عمومی، در نگارش رسایل عرفی و سنت انشای سیاسیات به طور کلی، رشد کمتری نسبت به سنت انشای اخلاقیات و متون ارشادی داشت.
آگاهی از مفاد و محتویات این رساله و سبک نگارش آن را مرهون کوشش های گرانقدر مصحح این اثر هستیم. مصحح ارجمند در مقدمه خود نیز متذکر شده اند که شاید این رساله به خوبی سزاوار قیاس باشد با رسائلی که در تاریخ متأخر مغرب زمین بر علم سیاست تأثیر گذار بوده اند، مانند رساله شهریار اثر ماکیاول و جز آن. هر چند بررسی تطبیقی رسالات سیاسی و نحوه تاثیرپذیری و یا تاثیر بخشی آنها در زمینه های ذهنی و زبانی و سیاسی مختص به خود موضوع بسیار موجه و مهمی است که نیازمند پژوهش روشمند و مستمر می باشد، با این حال ویژگی های رساله رفیق توفیق، از سبک نگارش و نوع متن آن گرفته تا میزان بازتابی که در زمان خود و پس از آن احیانا داشته (و یا نداشته)، شایان توجه و دقت است.
Ali Gheissari, “Rafiq – e Towfiq” A Lucid Example of Safavid Administrative and Political Prose, review of Mohammad ـ Ali Qazvini, Rafiq – e Towfiq: Dar Rosum – e Vezārat va Ādāb – e Saltanat bā Taʾkid bar Dowreh – ye Safavi, ed. Rasul Jaʿfariān (Qom: Nashr ـ e Movarrekh, 1396/2017), in Jahān – e Ketāb, 22/11 ـ 12, February ـ March 2018, pp. 10 ـ 11.
برای چاپ نخست این معرفی، بنگرید به: علی قیصری، «رفیق توفیق»، نمونه ای شیوا از نثر اداری و سیاسی دوره صفویه، جهان کتاب، سال 22 (شماره 11 ـ 12)، 1396 (2018)، صص 11 ـ 10.